۶ پاسخ

شماهاکه اینجوری ناامیدانه حرف میزنین من کلابایدبمیرم هیچ کدوم ازشماهاسختی که من کشیدم نکشیدین بازبااین شرایط میگم تولدیکسالگی شاهان اقدام میکنم ان شاءالله خدابهمون نظرکنه دیگه ماامتحانمون روپس دادیم صبوریم

کانال غذای کودک ما در روبیکا با بیش از ۲۰۰۰ مادر ❤️
@food_babyy

دقیقا منم

منم دلم پسرمیخاد ولی میترسم از مسئولیتش

اگر کمکی داری اقدام کن اما اگر دست تنهایی اصلا بهش فکر هم نکن

آخ...منم...
من عاشق ابن بودم ک ۵ تا بچه داشته باشم الانم همش میزنه به سرم ولی اوضاع جسمم ک افتضاااحه...اوضاع روانم از اونم بدتر...اوضاع ارتباطم با نزدیکانم هم خیلی خیلی بددد...ینی کلا دست تنها ام...

سوال های مرتبط

مامان آقا
هیرمان مامان آقا هیرمان ۱۲ ماهگی
مامانا تورو خدا یه راهکار بهم بدین من تا الان خیلی صبر کردم ولی دیگه می‌خوام وضعیت درست شه بچم یه دقیقه هم ولم نمیکنه وقتی بیداره نه میتونم به لباس و قیافه ام برسم حداقل آراسته باشم نه میتونم بدون دغدغه یه غذا درست کنم نه میتونم برا خود بچه صبحانه جدا ناهار جدا عصرونه جدا شام جدا بپزم یه مدل سوپ می‌زارم همونو تو همه وعده ها میدم بهش انقدر فرسوده شدم از درون که حد نداره دست تنهام. عصابم رد میده ولی بخاطر پسرم از همه چی خودم میزنم نه سر اون داد نزنم یا دعواش نکنم تا الان هم نکردم ولی دیگه کم کم داره صبرم کم میشه از لحاظ روانشناسی هم وقت مطالعه ندارم اگه دوساعت بخوابه انقدر خستم که منم همونجا خوابم می‌بره اگه نخوابم هم دیگه جوانی ندارم بیدار که شد باهاش پا به پا بیام چیکار کنم چجوری برنامه ریزی کنم بعضی وقتا تایم خوابش ظرف میشورم و خونه رو مرتب میکنم بعضی وقتا هم مثل امروز لج میکنم خونه ریخت و پاش که روحیه ام بدتر میشه وقتی ریخت و پاشه
مامان نیکان و نفس👶 مامان نیکان و نفس👶 ۹ ماهگی
این روزها خیلی خسته میشم دیگه کم آوردم هم جسمی هم روحی یه بچه ۹ ماهه که چهار دست و پا میره باید فقط دنبالش باشم سرش نخوره جایی به خاطر حساسیت و آلرژی روزی ۳ بار غذای جدا درست کنم براش شام و ناهار خودمون کارهای خونه هم که تمومی نداره تمیزی. شستن ظرف گردگیری جارو و طی........ یه پسر کلاس اولی تغذیه آماده کنم به درساش برسم دیسک کمرم بدتر شده دخترم بدقلقی میکنه باید بغلش کنم تو روزم ۲ بار میخوابه اونم نیم ساعت بیدار میشه کافی پسرم دفتر و مداد بگیر یا چیزی بخوره یه سره میره دنبالش شب دیگه بیهوش میشم از خستگی شوهر دیر میاد ولی بیاد کمک حالم نگهش میداره ولی من نمیتونم‌ استراحت کنم تو اون فاصله میرم لباس هاشو میشورم. ظرف میشورم خونه جمع کنم برنامه پسرم آماده کنم. خوبیش این حداقل شوهرم میفهمه خسته میشم میگه سخت غذا درست نکن از بیرون میگیرم ولی نمیشه هرشب غذای بیرون بدم پسرم گناه داره گاهی وقت نشه مجبورم ولی هرشب نه خلاصه دوست دارم با تمام شیرین بازی دخترم زود بگذره این روزها