۱۰ پاسخ

اگه فهمیدی چکار کنی ب منم بگوخواهشا

کاری که شما باهاش میکنین
تا 50 سال بعد احساس تنهایی رو دو دستی تقدیم بچه تون میکنین
من این کارو میکنم
هم قدش میشم، میشینم رو زمین
میگم چی شده مامان؟؟؟ شاید ده بار با محبت این جمله رو تکرار کنم
هی گریه میکنه، هی گریه میکنه(و من همچنان پر از خشمم اون لحظه، اما چهره م و لحنم آرومه)
بچه یه چیزایی میگه یا همچنان گریه میکنه
مرحله بعد
دخترم وقتی گریه میکنی، مامان نمیفهمه چی میگی، به مامان بگو، با مامان حرف بزن
و بچه همچنان گریه میکنه و من همچنان پر از خشمم و دستام میلرزه
مرحله بعدی
میدونم دوست داری مثلا اون لیوان رو برداری، میخوای باهاش بازی کنی
الان ناراحتی؟؟؟ عصبانی هست؟؟؟(مرحله شناخت احساسات) و بچه همچنان داره جیغ میزنه
همیشه به سورپرایز داشته باش واسش
برای این موقع
مثلا وسط گریه بگو ببینم دندوناتو؟ میخوای آجیل بخوری؟ و ....
به مدت باید انجام بدی تا جواب بگیری
اما حتما جوابه

دندون درد نداره؟دلپیچه؟

ببین سرشو گرم کنه همون لحظه، من ابکش لگن میارم جلوش یا در کابینت بی خطرو باز میکنم ، توجه میخواد تا میتونی بغلش کن بخدا امتحان کن این بغله معجزس، خودمونو ببین چقد وقتی حال خرابیم دلمون توجه و محبت میخواد

ولی یادت باشهاصلاجیغ ودادنکن فقط خیلی آروم کارخودت روانجام بده وگرنه ازتوهم تقلیدمیکنه بدترپرخاشگرمیشه

عزیزم بچه هاتواین دوسال اولیه همینطوری هستن ولی بهترین کاراگه بدون دلیل یعنی دلدردنداره رفلاکس نداره ازدرددندون جیغ نمیزنه وخیلی چیزهای دیگه بهترین کاربی تفاوت بودنه منم پسرم خیلی گریه میکردبغلش میکردم نازش میکردم کلی میگردوندمش الان که بی تفاوت شدم خیلی خیلی بهترشده

من اول اهمیت نمیدم وقتی بهونه الکی میگیره بعد 2 الی 3 دقیقه حواسش رو پرت میکنم به هرچیزی مثلآ خودم توپ بازی می‌کنم شهربازی خودم با خودم بعد میبینی میاد خودش رو میندازه بغلم اگه اهمیت بدی به بهونه هاشون کلآ عادت میکنن با گریه کارو پیش ببرن

میدونم کارمن خیلی اشتباهه ولی اینجورموقع هامن سرش دادمیزنم خودم عصبانی میکنم بعدچنددقیقه بغلش میکنم خوب میشه بهونه هاش یایه اخم میکنم بفهمه عصبانیم بخداادم نمیکشه همینجوری هم بچه رورهاکنی بزرگ بشه غیرقابل کنترل میشه

ما ک کلا آواره و کارتن خوابیم انگار همش بیرونیم اما حتی تو پارکم اذیت میکنه و نق میزنه مدام

ببرش بیرون شاید بهتر شد

سوال های مرتبط

مامان رایان مامان رایان ۲ سالگی
سلام خانوما ظهر همگی بخیر
اینم میان وعده شیطون خونه 😊
صبح ۴نیم با گریه بیدار شده پا شده میگه مامان تاب 😐 هی گفتم نه مامان بیا اینجا بخواب آخه دو شبه هی بیدار میشه میگه تاب گفتم از سرش بیوفته ولی کلی گریه کرد گفت تاب تاب مجبوری بردم تو تاب گذاشتم به صندلی اشاره می‌کنه ک بیار بشین میگم بچه بخواب میگه مامان مامان رفتم صندلی آوردم اینسری پاشو آورده بالا میگه پا پا. که پاهاشو ماساژ بدم 😐😐😐 میگم من خپابم میاد می‌خوام بخوابم ببین کسی بیدار نیست همه خوابیدن اشاره می‌کنه ک ببرمش از پنجره بیرون رو نگاه کنه 🙄 بردمش نیم ساعت بیرون نگاه کرده حتی گفتم من میرم لالا نیومد رفتم به زور اوردمش گریه کرد ، شوهرم بیدار شده دادم بهش خودم رفتم دراز کشیدم
بیچاره نیم ساعت تابش داد نخوابید میگه شیر درست کن میگم بابا من اینو از شیر شب گرفتم توام هر شب تا گریه می‌کنه میگی شیر بده 😑😑😑 گفتم برو بخواب خودم باهاش بازی میکنم ، یکم کتاب خوندم براش ادا در آوردم
تا آقا رضایت داده خوابیده ، وای یعنی امشب اگه گریه کرد می‌خوام مقاومت کنم تا این تاب از سرش بیوفته 🥴🥴 سه شبه خواب ندارم امشب هم دیگه دو ساعت بیدار بود ۶نیم خوابیدیم 😐
چرا اینجوری شده ؟
نگاه کردم دندون هم در نمیاره ، شکم درد هم ندارد چون آب نعناع میدم بهش ، نمی‌دونم چرا هر شب بیدار میشه میگه تاب 😑😑😑