۱۴ پاسخ

فدات عزیزم

مامان درسا جان میخواستم جوابتو بدم ریدم مامان سپهر جان قشنگو کامل توضیح داده منم دقیقا همین راهو پیش گرفتم بی هیچ ادیتو گریه ای بچم پستونکو ترک کرد با این تفاوت من میگفتم دندونات بزرگ شده پستونکو پاره میکنه
شما یهویی نباید بچه رو از چیزی که اینجوری وابستشه جدا کنی خیلی اسیب میبینه اول روزو ازش جدا کن بعد شبو اقدام کن یهو بچه داغون میشه

چطوری گذشت امشب!؟خیلی بیقراری کرد له خاطر پستونک!؟

من اول تایم پستونک خوردنشا محدود کردم یعنی فقط موقع خواب بهش دادم بعد که عادت کرد و دیگه ود طول روز بهونه پستونکا نگرفت
یه روز سر پستونکشا قیچی کردم بعد با تعجب سپهرا صدا کردم گفتم چرا پستونکت اینجوری شده مامان؟خوردیش؟
یکم نگاش کرد گفت میو خورده و رفت
شب های بعدی هر شب یه میلیمتر(خیلی کم) قیچی میکردم و دوباره میگفتم وای سپهر چرا کوچولوتر شده؟
باز میگفت میو خورد و همچنان همون پستونک قیچی شده را میدادم بهش و مدام گذاشتم جلوی دیدش باشه و حتی وقتی یادش میرفت میگفتم سپهر پستونکتا نمیخوای میگفت نه
خلاصه در طول دو هفته پستونک کوچیکتر میشد ولی سپهر همون کوچیک شده را میکرد تو دهنش و خیلی هم خوشش میومد تا اینکه انقدر کوچیک شد که میکرد تو دهنش میدید نمیتونه مک بزنه میاورد بیرون میگفت مامان نمیشه منم با ناراحیت میگفتم وای حالا چکار کنیم؟😱 بریم میو را بزنیم بگیم چرا پستونک سپهرا خوردی؟ یکم میخندید و میذاشت بالا سرش و میخوابید بعد ۳ روزم کلا بیخیالش شد و اصلا بهونه نگرفت
کلا من واسه هیچی پسرم هیچ فشار و استرسی براش ایجاد نکردم و خودشم خیلی منطقی باهامون راه اومد

من ۱۰ ماهگی گرفتم الان چون بزرگتره میفهمه دروغ گفتی زرنگتراز این حرفان 😂ولی درکل ندادی دیگه نده بهش بگو برات یه جایزه میخرم چیزایی که دوستداره بخر براش بزار از فکرش در بیاد

این شب سخته براش از فردا کم کم عادت میکنه

من میخوام یکسالش شد قطع کنم

منم میخوام پستونک کمش کنم وابسته شده

منم همین کار رو کردم
در حد ۵ دقه گریه کرد منم دراز کشیدم کنارش بعد شروع کرد به زبون خودش قصه گفت خابش برد
سه روز این وضعیت بود و تمام

من ازفردای تولد دوسالگیش به پستونکش یه خورده شربت اشتهاآوری که دکتربهش داده بود وطعمش رو دوست نداشت ازاون زدم گذاشتم رو میز اومد برداشت گذاشت دهنش زود درآورد گفت اخ شده گفتم هاپو اومده روش جیش کرده خراب شده تاشب اومد رفت به پستونک نگاه کرد گفت هاپو جیش .شب موقع خواب خیلی بیقراری میکرد شستم دادم بهش خورد خوابش برد بعدخواب ازدهنش درآوردم باز روش شربت زدم گذاشتم رو میز صبح بیدارشد برداشت بخوره باز دید گفت هاپو جیش دوروز طول روز بهش ندادم روز سوم هم شب بدون پستونک بالاخره خوابید در طول روز میبردم پارک بازی میکرد براش خوراکی گرفته بودم وقتی یادش میوفتاد پستونک میخواست میاوردم خوراکی بهش میدادم با اونا مشغول میشد دوسه روز حوصله کن زود یادش میره پسر من قبح تا شب یکسر پستونک دهنش بود اصلا ۵دقیقه هم زمین نمیذاشت خیلی وابسته بود ولی شکر خدا عرض دوسه روز از ذهنش دراومد

من تازه میخوام شروع کنم.
فکر کنم با تلخک شروع کنم.

دختر من شب که گفت بهش همونو دادم عوق زد🤣
دیگه نگفت، فقط چند روز یادش که میوفتاد عوق میزد و تمام🤭

دختر منم خودش پاره کرد من بهش همینو گفتم شبش کلی گریه کرد ولی من قلقلکش دادم و ماساژ و گوشی به دست خوابش برد
الان دوهفته ای هست نمیخوره ولی عادت کرد با ماساژ می‌خوابه🥴

بیقراری میکنه یکم ولی همین یک شبه فقط

سوال های مرتبط