خانمایی که با خونواده شوهر تو یک ساختمون زندگی میکنین
بچتون یسرع میره پیششون؟
پسر من تا چشم باز میکنه میره اونجا تا شب
بدبختی اینجاس ک ی هفته مهمون میخاد بیاد براشون
پسر منم تا چشش بخوره ب کسی اذیت میکنه شب میخوام بیارمش خونه گریه میکنه
خوشمم نمیاد شب بخابه اونجا دوس ندارم دیگ شبم عادت کنه
دیگ کلا بچه ندارم انگاری
شما چی بچه هاتون اینجورین؟

ما یه ساختمونیم و اصلا نذاشتم و نبردم و عادت نکرده
فک میکنه با ما باید بره همه جا با ما بیاد خونه
کوچه هم محل گذره نه بازی

پسرت چند سالش متولد چه ماهیه؟

عمه خوب نعمته اگه خوب باشه 😁😂

می‌ره دیروز الان رفت سه رفت چهار رفت ده یازده اومد منم نه رفتم پیشش 😁😁😂😂😂ببین هر چیزی زیاده روی بده اجازه بده بره ولی نه زیاد ساعت هاش و کم کن با زبون بهش بفهمون فقط نه داد و بیداد

من دخترم باورت نمیشه صبح پاشد گفت جیش دارم بریم پایین من جیش کنم گفتم نه جیش کن جیش کرد باباش برد الان حداقل سعی میکنم وقتایی که پایینه استراحت کنم کارامو کنم قبلن ناراحت میشدم حسابی الان نه

ببین با آرامش باهاش حرف بزن بگو. مهمون دارن خود مامان جون بابا جون خسته میشن اینجوری بگو بریم استراحت کن باورت میشه من دخترم صبح بیدار میشه میگه میرم خونه مامان جون من قبلنا ناراحت میشدم ولی الان نه یه موقع ها بیشتر موقع میرم خودم

منم تو یه ساختمونم هر از گاهی کم پیش میاد شب بمونه پایین دوست داشته باشه می‌ره پایین خونه ی مادر شوهرم ببین هر از گاهی اجازه بده چون اینجوری بد عادت میشه فقط میگه بریم اونجا من هر از گاهی مادر شوهرم دوست داشته باشه می‌بره پیش خودش میخوابونه ولی بیشتر اخلاقشون اینجوریه بچه باید پیش پدر. و مادرش باشه تا الان که دو سال و‌خورده ای دنیا اومده کلن سه بار چهار بار رفته پایین یا منم یه موقع ها بر تنوع میرم پایین 😁😁😂

الان پسرمن خونه مامانم اینجورع خعلی وابسته خونه مامانم ایناهس

منم دوتا بچه دارم
طبقه بالاییم ما
چون دوتا بچم کوچیکن میبرمشون پایین دوسه ساعتی یکبار جابجاشون میکنم
بعضی وقتام ظهر می‌خوابن پایین
ولی شب اجازه نمیدم

دیگه این مشکلاتم هست بزرگتربشه همونجامیخابه