خب خواهر بچست حق داره
خودت از بس همه جا بردیش وابسته همه شده غیر خودت
بچه من مدتی وابسته اطرافیان شده بود چیکارکردم؟؟ یکماه جایی نرفتم خونه فامیل نرفتم خونه مادرشوهر و مادر خودم هفته ای یکبار در حد دو سه ساعت رفتم
خیلی شیک و عالی وابسته خودم شد حالا بغل هیشکی نمیره
بچه رو نباید هرجایی کنی
وای ناشکری نکن
این یه نعمته خدا بهت داده،بچت اجتماعیه دیگ ازالان مستقله
من از خدامه دخترم بابایی باشه
ازاین کاره پسرت بنفع خودت استفاده کن
باشگاه برو بیرون خرید کلاس
کاراتو بکن
استراحت کن
که ماها تو حسرت ایناییم😂
خداروشکر کن همچین بچه داری
اصصصلا عجله نکن
بچه منم همین بود
یک ماهه پیش ک یهو شب نمیذاشت من بخوابونمش میگفت فقط بابام
خیلی ب باباش وابستست
اونوقت الان گ داره نزدیک ده ماهگی میشه ی جور عجیبی داره بمن وابستگی نشون میده
حالا سعی میکنم ب باباش هم نزدیک باشه همچنان ک وابسته من نشه فقط.
بچه ها هی تغییر میکنن
پسر منم کوچیک بود خیلی وابسته باباش بود همه میگفتن فقط باباش دوس داره ولی من اصلا ناراحت نمیشدم ولی الان اینقدر وابسته خودم ک نگو حتی شب بدون من نمیخوابه
من شوهرم از ۲ عصر میره ۱۲ شب میاد
فقط هرروز عصر میذارمش گالسکه میبرم میگردونمش
نه حوصله خودم سر میره نه بچم
یکم با بچت وقت بگذرون
باهاش جایی برو ک فقط خودتون دوتا باشین
کمتر هم خونه اطرافیان برو
خیلی خوبه که بزار یکم بزرگتر بشه اضطراب جداییش شروع بشه پیش هر کسی باشه چند دیقه یکبار میاد میچسبه بهت
ی تجربه ای روبهت بگم؟بنظرم هیچ وقت در این مورد با همسرت درد و دل نکن چون ی روزی همین رو میکنه نقطه ضعف.من سرم اومده که میگم.شوهرم تو قهر و جر و دعوا سریع بچم رو ازم می گرفت میبرد میداد به مادر و خواهرش
الهی عزیزم اون تو رو عضوی از وجود خودش میدونه بقیه براش جدیدن میخواد کشف شون کنه باهاشون آشنا بشه اجتماعیه بچت از خدات باشه
اگه بچه ی منو ببینی آنقدر ازم جدا نمیشه که من ازش متنفر شدم فقط دلم میخواد یکی یه هفته ببرش تا من نفس بکشم چسبیده به من داغونم به خدا
اولا هنوز سنش کمه برا این مدل وابستگی که شما تو ذهنته
دوما بچه کنجکاوه ، دوست داره ادمای جدید رو کشف کنه ، لمس کنه ، اگه میره بغل اونا از سر کنجکاویه ، ذهنش میگه عه آدم دیگه غیر از مادرمم هست ، ببینم چه حسی دارم اونجا ، بخاطر این نیست که تو رو دوست نداره ، بخاطر اینه که همه جای تو رو کشف کرده دنبال کشفیاته جدیده.
بزار بوقتش همچین میچسبه بهت میای همینجا مینویسی چکار کنم بچم یکم ازم جدا بشه نفس بکشم 😌
وای بهشتتتتت زیر پاته عالیه کبچت اینجوریه یعنی سر دختر اولم ب حدی بمن میچشبیذ ک لاغر شده بودم بیس کیلوکمکردم وحشتناکبودم همش بغلم پیش هیشکی نمیرف بد قلق ارزوم بود یکی بغلش کنه منیکماستراخت کنم یکم چای بدوناسترس بخورم همیشه صدا نق نقاش تو سرم بود همش در حال مامان مامان بود خیلی اذیت شدم خیلیییییییی پیر شدم قشنگتا شد پنجساله رفت پیش دبستانی بخدا خدا خیلی دوستت داره
عزیزم احتمالا دلش میخواد از خونه بره بیرون و فکر میکنه اونها میبرنش برا همین آنطور میکنه به دل نگیر بچس
پسر منم همینطوره هر کی میاد خونه یا میخواد بره بیرون سریع میپره بغلش سرشو میزاره رو شونش تا باهاش بره
چه عجیب
مگه همیشه پیش خودت نیست؟
بچه ها این سن معمولا ترس جدایی از مادر میگیرن میچسبن
بچه من تازه بهتر شده گاهی بغل باباش میره
دیشب از بس ناراحت بودم
شوهرم میگفت خوب تو همیشه پیششی تو را نمیخواد اینجوری
اخه مگه میشه ...
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.