۱۰ پاسخ

پسر منم اینجور بود حتی شورتشم در،میاورد میرفت سرویس اول با شورت فرستادم بعد یه مدت با شلوارک فرستادم یه مدت بعد با شلوار بهش گفتم مدرسه بری اجازه نمیدن شلوارتو اینحوری در بیاری بری دستشویی اولا خیس میکرد شلوارشو موقعه شستن الان عادت کرده

دقیق مثل پسر من

پسرمو یه مدته عادت داد. سخته ولی به مدت هی برو باهاش بشینه بش بگو چطوری بشینه چطوری بشوره ،باش حرف بزن چیزا خنده دار و یکم مسخره بازی بگو کارش که تموم شد .خستگی رم احساس نمیکنه.بعد کم کم عادت می‌کنه دیگه بدون توهم با شلوار می‌ره

پس منم مشکلش اینه

تا زمانی ک سنش کمه همینه نمیشه کاریش کرد، کل بچه ها همیطورن، تا یکم بزرگ تر بشن درست میشه

پسر منم همینطوره

وای مثل پسر من
از الان میگه اگه رفتم پیش شلوارمو در ميارم میرم

من ازاول با شلوار عادت دادم

منم همین مشکل دارم میگه پام خسته میشه

منم همین مشکل و دارم با دخترم

سوال های مرتبط

مامان کارن و کوشان 😍 مامان کارن و کوشان 😍 ۵ سالگی
سلام خانمهای گل 🌸
من دیروز که بچه هام مشغول بازی بودن اومدم جلوشون چندبار گفتم وای سر گیجه دارم اصلا به روی خودشون نیاوردن بعد خودم رو به حالت غش زمین زدم واکنش بچه هام خیلی جالب و دور از انتظار بود
اول پسر بزرگم اومد چندبار اسمم رو صدا کرد بعد آروم زد توی صورتم بعد صورتم رو بوس کرد همین جوری که اسمم رو صدا میزد یه دونه محکم زد توی صورتم از درد نتونستم جلوی خنده م رو بگیرم و خندیدم اینجا انگار فهمید کارش درست بوده امیدوار گفت مامان خوبی گفتم خیلی سر گیجه دارم چشمهایم بسته بود گفت مامان نمیتونم چشمهایت رو ببینم بعد شروع کرد همه موهام رو ریخت توی صورتم 😂🤔 گفت حالا بهتر شد من که نمیتونم چشمهات رو ببینم بعد دوباره من رو صدا کرد جواب ندادم انگار دوباره نگران شد گفت حیف که بلد نیستیم ببریمش یه بیمارستان یکدفعه کوشان پرید روی شکمم چندبار صدام زد بعد گفت مامان میشه با گوشیت بازی کنم🤣😂 بعد هم محکم زانوش رو فرو کرد توی شکمم دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم