سلام خانومادختر من میره پیش دبستانی تا ی هفته پیش خوب بود میرفت الان ی هفته ست هرروز میگه نمیرم دویت ندارم برم منم ب زور ب زبون میگیرم میبرم بنظرتون من ج واکنشی نشون بدم خودم میگم ی هفته نبرم چون نقطه شعف شده هرچی میگم میگه اصلا منم فردا نمیرم مدرسه یا هم ک کلاسشو عوض کنم چون دخترم خیلی بچه ها رو اذیت میکنه هیچ کس باهاش بازی نمیکنه خب اینم تنها میمونه دوست نداره بره

منم مشکلم همینه صبحا که بیدارش میکنم دعوا و جیغ و سروصدا میکنه من نمیرم دیگه مدرسه،هفته پیش سه روز نرفت روز چهار گفت میخام برم

بخاطر همون دوست نشدن بچه ها نمی‌خواد بره تلاش کن که باهاشون دوست بشه شوق پیدامیکنه میره

به نظرم یه کادو بخر ببر بده معلمش بهش بده اینطوری ذوق زده میشه ومیره

ازش بپرس دلیلت برای نرفتن چیه
بچه ها اذیتت میکنن
معلم چیزی گفته ناراحت شدی
چیه پایان تا باهم حلش کنیم

مریض نشده‌جاییشش دردبگیرخ مثلا بگ نمیرم شبها بهش یه کوچولو دمنوش بابونه بده

پسر من فقط مشکلش با صبح بیدار شدنه ، صبح همینکه بیدارش میکنم شروع میکنه به گریه من خوابم میاد نمیرم مدرسه ،،،، ولی موقع برگشت به خونه دیگه خواب از سرش پریده مدرسه رو هم دوست داره

پیش زیاد مهم نیس بخوایی سخت بگیری زده شه بزار خودش بفهمه تو مدرسه بیشتر بهش خوش میگذره تا خونه مطمئن باش مث پسرمن نره دوهفته پشیمون میشه

سلام عزیزم دقیقا پس منم همینکار کرد دیگه دوهفته مدرسه نذاشتم بره قشنگ گذاشتم حوصلش سررفت بعد گفتم معلمتون پیام داده گفته بیا پرونده پسرتو بگیز ببر بزار بی سواد باشه شب خوابید ایقد استرس داشت هی بلند میشد میگفت مامان ساعتم شده بلندشم لباسام بپوشم زیاد اهمیت نده از مدرسه زده بشه بزار خودش بخوااد برع