۸ پاسخ

میتونم خلاصه ولی جامع و کامل بگم که
شما یک عدد انرژی مثبت هستی

من هرروزم همینجوری میگذره ولی فرقش اینه وسطاش بار میبرم برای مغازه ها وپخش میکنم با بچه ها .شیشونیم صب میزنم بیرون باشگاه یاهوازی توپارک میزنم میام خونه ساعت ۸بچه ها پامیشن دیگه و روز از نو

عزیزم انرژی از کجا میاری من کم میارم

ماشالله به انرژیت. لایک داری

خسته نباشی عزیزم 🌼 کارای مامانا تمومی نداره من چون شاغلم هستم یوقتایی وقت ندارم حتی بخوابم وسطا بیهوش میشم چند ساعت 😁

خوب انرژی داری من صباساعت ۹ یا۱۰ بیدارمیشم حتمابایدظهربخوابم وگرنه سردردمیگیرم

خدا قوت عزیزم خداروشکر که بچه ها مامانی مثل تو دارن من چند وقتیه شروع کردم با پسرم کار میکنم آموزش رنگها و نقاشی ولی اصلا باهام همکاری نمیکنه انگار علاقه ای به یادگیری نداره فقط میخواد ماشین بازی کنه یا دوچرخه سواری واقعا درمونده شدم شانس آوردم نیمه دومیه وگرنه میخواستم چکار کنم خیلی نگرانم

خسته نباشی بانو🥳🥳🥳

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
میشه روتین رسیدگی به بچه هاتون رو کامل برام‌بگید؟؟مثلا از صبح تا شب چه کارهایی واسه سرگرمیشون انجام‌میدید چند وعده غذا و چند وعده میان وعده میدید؟؟چقدر تایم‌بازی میزارید؟؟چقدر باهاشون تپرینات هوشی انجام‌میدید؟؟
من قبلا تا مهد میرفتن که خوب تا ظهر تو مهد بودن بعدش غذا و بعدشم خواب بعدازظهر یه دوسه ساعتی می خوابیدن چون خیلی خسته میشدن بعدش که بیدار میشدن یه عصرانه بهشون میدادم و بعدش بکی دوساعت باهاشون تمرین می کردم و بعدش خودشون دوتایی بازی می کردن و بعدشم شام‌میدادموساعت ۹ و نیم‌۱۰ می فرستادم بخوابن الان از وقتی تعطیل شدن ریتم زندگی اینا هم‌به هم خورده الانم که خودم‌دستم بنده خیلی نمی تونم‌رسیدگی کنم‌ اپا الان ناهارشون دادم یه نیم ساعت دیگه بفرستم بخوابن و بعدش واسه عصرشون کیک درست کنم ولی این مدت اصلا تمرینات هوشی نداشتم چون نمیرسم واقعا دکترشونم‌گفت اشکال نداره الان گرفتاری بزار واسه بلد جاگیر شدی هم‌تمرینات هوشی زیاد داشته باش هم قصه گویی و شعر خوانی البته کلی برنامه براشون دارم که هم‌سرشون گرم بشه هم کمتر اذبت کنند گفتم بپرسم ببینم ریتم رسیدگی شما چه جوریه ؟؟ ما مادرا هیچوقت اززخودمون راضی نیستیم انگاری😥عذاب وجدانم که دبگه هیچی ولمون نمی کنه
مامان آوین مامان آوین ۴ سالگی
سلام‌ خوبین خوشین انشاالله
مامانا من‌ دخترم تو مهدشون ناهارمیخورن و مهدشونم مهد خیلی خوبیه بعد چن روز پیش ک از مهد اومد بهم گف ک مامان منو دوستم غذای مونده بقیه بچه هارو خوردیم من تعجب کردمو با دخترم حرف زدم ک درست نیستو اینا امروز با مدیر مجموعشون صحبت کردم و گفتم ک حواستون باشه ب بچه هاو بهداشتی نیس اینکارو من بچمو ب شما سپردم اعتماد دارم بهتون گفتن ک امکان نداره همچین اتفاقی افتاده باشه گفتن ما ب تعداد همه بچه ها غذا سرو میکنیم و بعد بچه هارو صدا میکنیم بیان سر میز و ممکنه چند نفر غیبت کنن غذاشون رو میز میمونه و حتمااز اون خورده و ما ب بهداشت و اینا وسواسی عمل میکنیم و ازاین حرفا ک واقعا تمیز هم هست مهدشون..بعد گفتم باشه و گفتمم ک کلا دوبار برا دخترم نریزن غذا و ی دفعه بخوره کلا چون یکم اضافه وزن داره..خلاصه الان باز از دخترم پرسیدم گف نه مونده غذای بچه ها بود ک یکم تو بشقابشون مونده بود و اینکه بقیه مربیاو بچه ها رفته بودن ی اتاق دیگه دخترمنو یکی دیگه از بچه ها با اشپز سر میز بودن ک دخترم میگه خاله ک خانوم اشپزه حواسش نبود ب ما ندید و دوستم گفت ک بیا این پلوهارو بخوریم منم خوردم کسی ندید مارو..دخترم طفلکی گفتم‌اون غذاها دهنی بود شوک شد اصلا چون از رو ندونستنو حرف دوستش اینا این کارو کرد بقیه باید حواسشون میبود..حالا بنظرتون من مدیرش پیام بدم‌بگم ک واقعا همچین اتفاقی افتاد و انقد با اطمینان نگه و حواسشون بیشترجمع باشه