مامانا روز تولد بچه هاتون دقیقا چیکارا میکنید؟همون روز جشن میگرید؟من میخواستم امروز بچمو ببرم آتلیه از صبح مدام سرفه داره و بیحاله خودمم از اینطرف بیحالم کلا منصرف شدم و لغوش کردم🫠🫠الان ناراحت ترینم

من فقد اونسب خوابوندمش کیک خوردیم
بعدبردمش آتلیه

تولدش مبارک باشه انشالله همیشه سلامت باشه
نه چه اشکالی داره بزار چند روز دیگه یکم حال و روزتون خوب شه بعد

منم امروز تولددخترمه وهیچ کاری براش نکردم خیلی ناراحتم😭😢

من بعد از دوماه، تازه هفته پیش بردمش آتلیه چون تولدش وسط روزای ج.ـنگ شده بود. دخترم بسیار بی تاب دندون بود. بعدشم مریض شده بود
بیخیاااال سخت نگیر دنیارو
مهم اینه که وقتی 20سالش شد از این کوچولویی هاش عکس قشنگ داری
حالا یک ماه اینور اونور فرقی نداره😉
تولدشم مبارکتون🥰🍀🍀

بنظرم توهم سخت نگیر،بچه ها تو این سن از شلوغی و کارای خسته کننده بیزارن

من نبردم اتلیه چون دخترم بی تاب بود تو خونه ازش عکس گرفتم خوب شدن

من تولد پسرم مهمونی خانوادگی بود. از صبح منو همسرم با هم همه چیو آماده کردیم، شام، فینگر فود و تنقلات و کیک و اینا بادکنک آرایی هم کردیم تا غروب همه چی اماده بود قبل اینکه مهمونا بیان عکسامونو گرفتیم

روز تولدش وفاته🤦🏻‍♀️
قرار بود مهمونی بزرگ بگیرم که باز نظرم برگشت
حالا یا خوانواده خودم و همسرم بریم بیرون جشن بگیریم یا خونه
اتلیه هم میبرمش در هر صورت
یا ببرم خانه بازی کودک که تم تولد داشته باشه و با چند تا از بچه ها و مامانای فامیل

نه عزیزم مهم سلامتیش هستش ...
من که روز تولد پسرم روز عاشورا بود ...
اون روز هیچ جشنی نگرفتم چون رفته بودیم حرم امام رضا و کلا شب و روز غم بود ...
نه جشنی خونه گرفتم نه چیزی فقط شب قبل محرم یه تولد من و شوهرم با کیک کوچک رفتیم سفره خونه رستوران موزیک زنده تولد گرفتیم براش اونم جزعی بدون هیچ وسایلی و بدون کادو ...
اته قرار بود قبل محرم تولد بگیریم که جنگ شد ... کنسل کردیم کل خانواده هامون و میخداستیم همون سفره خونه دعوت کنیم انداختیم بعد صفر که الان دیگه حسش نیست

پسرمن ۲۲مردادتولدش بودولی امروزبراش میگیرم بعد۱۰روز اتلیه هم دیروزبردم اشکال نداره ناراحت نکن خودتو