۱۰ پاسخ

میخابیدی بابا خودتو میزدی ب نشنیدن

بلند شو غذا درست کن وسطش بیتابی کرد بگو پاشو بچه رو بردار میترسم غذا بسوزه.یا بیا برو سر گاز تا برم سراغ بچه من این کارو میکنم شوهرمو میکشم وسط.بعد میگه خب حالا چیکار کنم میگم نمک بزن یا این کارو بکن اونکارو بکن.یا به بچه شیرخشک بده.بالاخره باهم میسازیم

قربونت گلم میگذره می‌خندیم به این روزا من سردختربزرگم خیلی سخت میگرفتم سراین ن فقط کارهای مهم انجام میدم مثل غذا مثل لباس وظزف زود کارهام انحام میدم میخوابم پبش بچم ماادمی زاده‌هستم‌بلاخره بهاستراحت نیاز داریم ربات نیستم فدات باید همچی نبروان باشه بزار ی مدتی شلخته باشیم چی میشه بخدا

اینکه وضعیت همه ماها مثل هم ولی اینکه شوهرت درک نداره بده من خیلی وقتا همسرم غذا درست میکنه بااینکه از صبح زود میره تا عصر سرکار شب هم یا بچه رو نگه میداره یا خودش پامیشه درست میکنه همش که نباید مامانا صدشونو واسه ارامش اهل خونه بذارن که

اگه ساکت که هیچ کارت انجام بده هم مواطبش باش اگه ن شیزش بده بزار بخوابه

دیدی بچه گریه میکنه شیرت سیرش نکرد شیرخشک بده هم بچه زودمیخوابه هم زیاده‌زیادمیخوابه بچه اگه گرسنه نمی‌نمیخوابه گلم بحودت سخت نگیر جانم میگذره

سلام عزیزم خداقوت گلم سعی کن تا دخترت خوابه سریع کارهای واجب انجام بده مثل غذا حتی سر تایم نباشه ولی انجام بده ما بین بچه ساکت کارهایی ریزت انجام بده من روالم اینه

بگو نیمرو بخور خودت

ببخشید چه شوهر بی درک و ملاحظه ای
میگفتی خسته ام تا الان بچه نگه داشتم نمیتونم

مردا خیلی عوضین ناراحت نشیا دلم از دست شوهر خودم پره ، قربون خدا برم افریدشون صبر مارو باشون امتحان کنه

سوال های مرتبط