نورهان مامان..

۱۲ ماهه شدى. ۱۲ماهه كه دنياى منو زير و رو كردى،

قلبمو گرفتى و گذاشتى كف دستت

از روزى كه صداى نفسهات رو شنيدم، ديگه هيچ چيزى توى دنيا برام مثل قبل نشد

من با تو ياد گرفتم مادر بودن يعنى چى. ياد گرفتم چجورى بیخوابى بكشم، اما با يه لبخند كوچولوت همه خستگيامو فراموش كنم.

نورهانم... وقتى دستاى كوچولوتو دور انگشتم حلقه میکنى، وقتى سرتو میذارى روى سينه ام و آروم میگيرى، دلم میلرزه از اين همه عشق.

گاهى كه خوابى، فقط نگاهت میكنم و بیصدا اشك میريزم. از ترس روزايى كه شايد نتونم هميشه محافظتت كنم از عشق زيادى كه قلبم جا نداره براش ..

پسر نازنينم.. اگه بدونى مامان چقدر برات آرزو داره.. آرزوى سالم بودن، قوى بودن، خوشبخت بودن.. آرزوى اينكه يه مرد مهربون، باوقار و عزيز بشى..
كه دلت هيچوقت نشكنه، كه هيچوقت احساس تنهايى نكنى

نورهانم، تو دليل زنده بودن منى. اگه هزار بار ديگه هم به دنيا می اومدم، بازم آرزو میكردم مامان تو باشم با همه سختيا، با همه گريه ها، با همه شب بيداريا.. بازم میگم: "خدايا شكرت كه نورهانموبهم هدیه دادى.

دوستت دارم بيشتر از نفس كشيدن، بيشتر از هر چيزى توى دنيا
مامان مریم و بابا محمد، هميشه پناهت می مونن تا آخر دنيا
تولد تو تولد دوباره روح منه یکسالیگیت مبارک مادررر
۱۰۴

۱۴۰۴/۶/۴

تصویر
۱۱ پاسخ

خاله جون تو قشنگ منی تولدت مبارک باشه انشالله عاقبت به خیریتو ببینیم 😍😍😍❤️❤️❤️😭😭😭

تولدت مبارک گل پسری 😘😘

مبارکههه خدا حفظش کنه گل پسر نازتو

خدا حفظش کنه براتون

تولدت مبارک پسرزیباودوست داشتنی انشالله عاقبت بخیریتومامان وباباببینه 🌹❤😍😘

قربون تک به تک عکسهای قشنگ جان مادر

تصویر

تولدش مبارک الهی که تنش سلامت باشه باورم نمیشه بچه هامون انقد زود دارن بزرگ میشن دختر منم یکماه دیگه تولدشه🥲

ب
متن عالی و پر از احساس
تولدش مبارک
خدا حفظش کنه 🥰

تولد مبارک نورهان عزیز❤️👑😍

خسته نباشی مامان هنرمند🌹🌹

تولدش کلی مبارک باشه عزیزم دومادیشوببینی ایشالا😍🧿

تولدش مبارک عزیزم ایشالله ک خیرشو ببینی😍😍😍😍

سوال های مرتبط

مامان آریو💙👼🏻🍓 مامان آریو💙👼🏻🍓 ۱۳ ماهگی
اینم از تولد گل پسری عکساش تازه امده شد
🌟🎂 تولد یک سالگی‌ات مبارک پسرم 💙
امروز یک سال از روزی می‌گذره که دنیا با اومدنت رنگ دیگه‌ای گرفت...
یک ساله که صدا، لبخند، و نگاهت شد آرامش قلبم، دلیل تپیدن دلم، دلیل بیدار موندن‌هام، و خستگی‌ناپذیر بودنم...

پسرکم...
تو اومدی و من از نو متولد شدم...
درست از لحظه‌ای که تو رو توی آغوش گرفتم، فهمیدم که عشق واقعی نه تعریف داره، نه منطق… فقط حس داره، فقط نفس می‌خواد، فقط بودن تو رو می‌خواد.

تو به زندگیم معنا دادی…
بغض‌هام با خنده‌هات آب شدن، خوابم با نفس‌هات شیرین شد، و تموم خستگی‌های دنیا با یه بوسه‌ی کوچیکت از بین رفت.

امروز تو یک ساله شدی، اما من یک ساله‌ست که عاشق‌تر، صبورتر، قوی‌تر و زنده‌تر شدم.
تو یادم دادی مادر (یا پدر) بودن یعنی بی‌قید و شرط دوست داشتن، یعنی هر روز به بهانه‌ی بودنت لبخند زدن.

پسر نازنینم،
از خدا می‌خوام همیشه سالم، شاد، و در پناه عشق بزرگش قدم برداری.
بزرگ بشی با قلبی مهربون، ذهنی روشن، و دلی که بتونه دنیا رو جای قشنگ‌تری کنه.

🌈🎉 یک سالگی‌ات مبارک، اولین چراغ روشنِ عمرت...
به امید هزارمین شمع تولدت، کنار هم 💫

#تولد_یکسالگی #پسرم #عشق_ابدیم #مادرانه #پدرانه #تولدت_مبارک #سالگرد_تولد #یکسالگی
مامان نیهان🩷 مامان نیهان🩷 ۱۴ ماهگی
🍃🌸 به نام خدایی که نیهان رو بهمون هدیه داد…

امروز که تقویم رسید به هشت مرداد، یک سال از اون روز بزرگی که تو اومدی توی آغوشمون گذشته. هنوزم انگار صدای اولین گریه‌ات توی گوشمه… اون لحظه‌ی ناب، اون نفس گرم، اون قلب کوچیک اما پر از زندگی که توی بغل من می‌تپید، انگار دنیا از نو متولد شد.🪽

یادمه روزای اول، چقدر کوچیک بودی… اون‌قدر که وقتی بغلت می‌کردم، حس می‌کردم دارم همه دنیامو بغل می‌کنم. تک‌تک شب‌بیداری‌هام، گریه‌ها، لبخندهای بی‌صدا، و اون خنده‌ی اولی که دلمو از جا کند، همه‌شون توی قلبم ثبت شدن.

نیهانم… تو بزرگ شدی. حالا دیگه بهت می‌گم “دخترم” و تو با یه لبخند شیطون یا یه صدای شیرین جواب می‌دی. ۴ تا دندون کوچیکت درآمده، راه رفتن رو یاد گرفتی، مامان و بابا گفتنت شیرین‌ترین موسیقی دنیاست.

یه سال گذشت از اولین لحظه‌ای که دستتو گرفتم… یه سال پر از تجربه، عشق، ترس، اشک و خنده. انگار همین دیروز بود که اولین بار اسم‌تو صدا زدم و حالا دارم تولد یک‌سالگیتو جشن می‌گیرم.

تو فقط یه دختر کوچولو نیستی، تو امیدی، نوری، آرامشی که با اومدنت زندگی‌مونو معنا دادی. با هر نگاهت، با هر حرکتت، انگار خدا لبخندشو توی خونه‌مون گذاشته.

امروز، تولد توئه… اما انگار دوباره تولد منم هست. چون با تو، منم دوباره متولد شدم… یه مادر شدم، یه عاشق واقعی، یه آدمی که یاد گرفت بی‌قید و شرط دوست داشتن یعنی چی.

🎂🎈 بهشت پنهان من، تولد یک‌سالگیت مبارک.
امیدوارم دنیا همیشه به اندازه قلبت مهربون باشه، و زندگی برات پر از رنگین‌کمان، لبخند و رؤیاهای قشنگ بشه.
با عشقِ بی‌نهایت…
مامان و بابا 🌈🦄
مامان هانا مامان هانا ۱۴ ماهگی
🎀 تولد هانای نازم مبارک! 🎀**

**مامانی میدونی چیه؟**
امسال بهم ثابت کردی که **همه سختی‌ها با یه بوسه تو آب میشن**! از اون شب‌های بی‌خوابی که مثل یه فوتبالیست تو بغلم میدویدم تا الان که با هر "دا-دا" گفتنت دلم میلرزه... چه مسیری اومدیم ها؟ 😭💖

**دخترنازم تو چقدر قوی بودی!**
رفلاکس و کولیک میخواست ما رو زمین بزنه، اما **ما مثل دو تا قهرمان باهم جنگیدیم**!
- من با یه دست به تو شیر میدادم
- با دست دیگه گوگل میکردم "رفلاکس نوزادان کی تموم میشه؟!"
- و تو با اون چشم‌های معصومت میگفتی: "مامان آروم باش، من دارم بزرگ میشم!" 👶✨

**حالا دیگه یه ساله شدی!**
دیگه اون نوزاد کوچولو نیستی که فقط گریه میکردی...
**حالا تو:**
- استاد خرابکاری‌های مامانی هستی!
- سلطان بوسه‌های خیس!
- و قهرمان دزدیدن قلب‌ها! 😘

**دلم برات تنگ میشه حتی وقتی تو آغوشم هستی...**
اینقد دوست دارم که **دنیا رو میدم باهات بخندم**!
امسال رو با هم گذروندیم، سالای بعد رو هم **دست در دست میریم به سمت خوشبختی**!

**🎂🎁 تولدت مبارک گنج قشنگم!**

**پ.ن:** اگه بازم دل درد گرفتی، مامان همون مامانِ پارساله... فقط الان یه خورده بیشتر میدونه چطور آرومت کنه! 🤗💫

**همیشه و همیشه دوستت دارم... بیشتر از اون چیزی که فکر کنی!** 🌟
مامان علی جون مامان علی جون ۱۶ ماهگی
علی جان دلم، اولین تولدت مبارک عمر مادر...🎂❤️🎂❤️🎂
پسرکم باورم نمیشه که یکسال گذشته...
یکسال از اولین لحظه ای که صدای گریه ات رو شنیدم،اون لحظه ای که دنیا ایستاد و تو شدی همه زندگیم
علی جانم❤️تو فقط یه بچه نیستی...
تو دلیلی هستی برای نفس کشیدنم،برای بیدار شدن،برای ادامه دادن...
با اومدت قلب من شکل تازه گرفت
پر شد از چیزی که هیچ وقت با هیچ کلمه ای نمیتونم تعریفش کنم،یه عشق خالص،یه وابستگی بی مرز،یه آرامش عجیب که فقط و فقط وقتی توی بغلمی میتونم حسش کنم.
یکسال پر از لحظه هایی بود که با اشکم با لبخند قاطی شد...
وقتی اولین بار خندیدی،وقتی اولین بار بهم نگاه کردی،وقتی اولین بار دستت رو دور انگشتم حلقه کردی...
تو بزرگ شدی جان دلم ولی منم با تو بزرگ تر شدم ،قوی تر شدم،عاشق تر شدم...
نمیدونی هر شب قبل خواب چقدر میبوسمت و تو به این کار عادت کردی و با بوسه های من خوابت میبره،چقدر بعد خواب نگات میکنم و از خدا تشکر میکنم که تو رو بهم داد...
که صدای نفس هات شد امن ترین موسیقی شبهام...
که بوی تنت شده آرامبخش تمام خستگیهام...
علی کوچولوی من❤️
امروزم تولد توئه🎂
اما انگار هدیش رو من گرفتم
خودت رو،وجود نازنینت رو،عشقی که تا همیشه توی قلبمه
تولدت مبارک پاره تنم😍
هر سال،هر روز،هر لحظه بیشتر از قبل عاشقت میشم و دوست دارم

بمونه به یادگار با یک روز تاخیر
چون من و علی جانم دیروز سخت مریض بودیم و امروز بهتریم
خداروشکر
مامان محمّدمتین مامان محمّدمتین ۱۳ ماهگی
یک سال گذشت…

انگار همین دیروز بود که برای اولین بار صدای گریه‌ی متین رو شنیدم. اون لحظه پر از ترس، هیجان و عشق بود. باورم نمی‌شد از این به بعد یک “مامان”م و زندگی‌م با حضورش رنگ دیگه‌ای گرفته.

این یک سال، پر از تجربه‌های تازه بود. شب‌های بی‌خوابی، نگرانی‌ها، گریه‌ها، اما در کنارش لبخندهای کوچیک، نگاه‌های شیرین و بوی خوشی که همه خستگی‌ها رو می‌برد.

کم‌کم یاد گرفتم چطور نیازهاش رو بفهمم، چطور با گریه‌هاش آرام بشم، و چطور غذاهاش رو با عشق آماده کنم. حساسیت‌هاش، محدودیت‌های غذایی، و اینکه باید حواسم به هر چیزی باشه، سخت بود، اما باعث شد بیشتر دقت کنم و خلاق‌تر بشم.

دیدن اولین لبخندش، اولین دندونش، اولین چهار‌دست‌و‌پا رفتنش، اولین کلمه‌هاش… همه‌ش برای من معجزه بود. هر روزش یه اتفاق تازه داشت که قلبم رو پر از شادی می‌کرد.

امسال فقط بزرگ شدن متین نبود؛ خودم هم بزرگ شدم. یاد گرفتم صبورتر باشم، قوی‌تر، و در عین خستگی ادامه بدم. مامان بودن سخت‌ترین و شیرین‌ترین نقش زندگی منه.

و حالا که متین یک‌ساله شده، وقتی به عقب نگاه می‌کنم، می‌بینم هر سختی‌اش می‌ارزید. یک سال پر از عشق و یادگیری و رشد… هم برای پسرم، هم برای خودم