۴ پاسخ

منم هر وقت برام سخت میشه میگم عمرا بچه دوم بیارم😕 و اینکه کلا هممون دلمون برای خود قبلمون تنگ میشه اما من هر وقت به دخترم نگاه میکنم میبینم که چقدر خوشحالم که این مسئولیت رو قبول کردم و این شیرینی های مادر شدن قطعا به همشون می ارزه. قطعا هر چی جلوتر بریم بهتر میشه و با دیدن خودمون که از پس سختی هاش براومدیم کیف میکنیم.

منم خیلی دست تنهام . هیچکس نزدیکم نیست کمکم کنه همسرمم که هیچ. با یه بچه که کاملا وابسته خودمه و نمیزاره تکون بخورم بعضی وقتا حتی نتونستم ناهار بخورم وقتی غذا میخورم با خودم میگم وای غذا خوردم باورم نمیشه😅 وای مخصوصا وقتی که خواب باشه بتونم یه لقمه راحت بخورم . قبل بارداری ۷۸ کیلو بودم واکسن شش ماهگی خودمو وزن کردم ۶۳ بودم فکر کنم الان بازم لاغرتر شده باشم

میفهمم چی میگی اینو مادرایی که بچه هاشون اذیت می‌کنن درک می‌کنن

من اوایل ماهی 5بارسرمامیخوذدم الان لاغرشدم
وای موهام ریختن
خدااا

سوال های مرتبط