۷ پاسخ

چرا بعد یکسال اینجوریه هنوز 🫠

وای چقدر قشنگ حرف میزنی .یه سری عقایدم باهات یکی نیست و مخالفم ولی نمیدونم چرا عاشقتم .

عزیزم تجربه ندارم😅۲تاطبیعی داشتم داغون شدم ولی می ارزید

دختر خاله من دایم تب داشت ،و درد در ناحیه بخیه بعد از یکسال ،تو سونو دیدن نخ بخیه تو شکمش جامونده دوباره تو اتاق عمل در آوردن

یعنی اینقدر سزارین بده؟من تو فکر بچم البته اگه دعوام نکنی بعد از طبیعی وحشت شدید دارم به فکر سزارین بودم
راه سومی نیست آیا

ونم بعد سه ساله حس میکنم از تو پاره شده بخیه هام😂🤦🏻‍♀️
جوری تیر میکشه که نمیتونم نفس بکشم

حرف زدنت منو یاد آجیم میندازه
که ازش دورم
کاش بیشتر باهام حرف بزنی🥺😅

سوال های مرتبط

مامان شکوفه های سیب🌸 مامان شکوفه های سیب🌸 ۴ سالگی
من فهمیدم انسان هرچیزی رو با تمام وحود و ملتمسانه از خدا بخواد حتما بهش میرسه ...اگه به خواسته ت نرسیدی بدون یا هنوز موقعش نرسیده یا باید واقعا با تمام وجودت بخوایش و توش هیچ شکی نباشه...‌
سالها پیش به مدت بیشتر از ۳ سال ( از ۱۹ هفتگی بارداری اولم تا ۳ سالگی پسرم) هر روز و هرشب مثل بید میلرزیدم ....
زندگی برام تلخ تر از زهر بود ...
تعداد حملات پنیک م در هفته دیگه از دستم در رفته بود
روزگار سیاهی بود ....
شبها روزها حتی توی خواب با خدا حرف میزدم ....
دیگه هیچکسو جز خدا نمیدیدم ...
نزدیکترین آدمهای اطرافم یعنی همسر و پدر و مادرم برام غریبه ترین و بی اهمیت ترین آدمها شده بودن من فقط و فقط خدا رو میدیدم و باهاش حرف میزدم ....
منتظر بودم یه فرصت پیدا کنم تا آرومم کنه ...
به حدی بهش نزدیک شده بودم که شب توی خواب دیدم آسمون ابری بود و تنها توی خیابونی تاریک قدم میزدم از ته قلب داد زدم خدااااااااااآ
اون جیغ ....اون صدا .‌‌....اون تمنای عجیب و پر از ضعف من به آسمون رسید ...
چند ثانیه بعد یه نور عجیب از آسمون به زمین اومد و به سینه ام کوبید ....
به فردای اون روز بعد از ۳ سال همه چیز درست شد .
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند ...
فرزند و عیال و خانمان را چه کند ....