۹ پاسخ

اگه دخترم جاش بود یک ساعت تمام گریه میکردو بهونه باباشو میگرفتو پدرمو درمیاورد

وای باز شما چه دلی دارید که فلفل دیدید نرفتید ازش بگیرید خدا نکرده تو چشم می‌ره بچه های من از یک کیلو متری ادویه ها رد نمیشن میترسن

چطورنترسیدی بزنه چشمش. بعدسوزش چشمشو چیکارمیکری من که بودم هم دعواش میکردم هم ازدسترسش خارج میکردم تمیزمیکردم

وای جدی؟ من جای اون عطسه‌م گرفت

پسر من دیروز یه ظرف نمک خالی کرده تو ظرفاش با لوبیا خام و فلفل میگه میخام سم درست کنم بدم ب دکترا ک‌ آجیمو واکسن زدن😂😂
بنظرتون ما میتونیم با این نسل سروکله بزنیم😂😂

پارسال عید موقع خرید خونه پسرم دستشو کرده بود توی کیسه فلفل قرمز مغازه و یه مشتشو گذاشته بود توی دهنش😁خوردنش همانا و یکساعت مغازه طرف رو بسته بودن همانا🤣🤣

واای😅. دختر من زردچوبه و فلفلو نمک وچیزای دیگه را قاطی هم میکنه میگه میخوام ازمایش کنم😅

پسر من میخوره میگه به به خیلی شیرینه 😐🤣 دارچینم خیلی دوستداره

جدیدا ادویه هامو قایم میکنم قابلمه برمیداره هرچی دستش بیاد می‌ریزه توش غذا میپزه🥴 آخرشم خیلی خوشمزه میخورتشون

الهی خدا حفظش کنه گلم

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام یه مشورتی باهاتون دارم دیروز که می خواستم ماهلین رو ببرم پیش دکترش گفت خواهرشم بیار گفتم باشه و بردمشون هر دو همزمان تو اتاق بودن من بیرون نشسته بودم چون نمیزارن مادر باشه ولی بیرون کاملا صدای خانوم دکتر میاد جلوی هر دوشون تمرین گذاشته بود ماهلین اصولا وقتی همزمان با هم بخوام تمرین کنم همکاری نمی کنه و انگار اعتماد به نفسش پایین میاددیدم دکتر هی داره بهش تذکر میده که ماهلین بالای صفحه رو نگاه کن ماهلین بیشتر دقت کن بعد دیدم عصبانی شد سرش یه کمی داد کشید و دعواش کرد که چرا اینجوری می کنی اونم افتاد به گریه هی بهش می گفت گریه نکن توجه کن و درآخر گفت ببین خواهرتو من می دونم وقتی با هم بخوام کار کنم‌ماهلین اذیت می کنه در بیشتر مواقع و من و باباشم دیوونه کرده با این کاراش لجبازی داره هیچکس غیر از من بچشو نمیشناسه ولی من میگم من بی سوادم مادرشم و یه دیپلم ساده دارم ولی چرا دکتر مملکت اینجوری باید رفتار کنه اگه تنها بود اینقدر ناراحت نمیشدم ولی چون خواهرشم باهاش بود میگم اعتماد به نفس بچه رو سرکوب کرده من از این لحاظ خیلی ناراحت شد این خانوم استاد مشاوره بچه هامه من با مشاورشون راحتم گفتم تلفنی جریان دیروز رو باهاش در میون بزارم کار و تشخیص خانوم دکتر عالیه ولی این رعتارشو نپسندیدم و بهشم گفتم اینا با هم باشن اذیت می کنند و به صورت جداگانه خیلی عملکردشون بهتره تا وقتی با هم کار بشه بعد جلوی ماهلین گفت دلوین خیلی بهتره ولی این اذیت می کنه خوب این بچه می فهمه احمق که نیست ماهلین خیلی دختر حساسیه و زود بهش برمی خوره من فوق العاده از این کاره خانوم دکتر ناراحت شدم به نظرتون چی کار کنم ؟؟نمی تونم درمانشم قطع کنم به نظرتون گذشت کنم اینبارو؟؟یا تذکر بدم ؟؟
مامان فرشته کوچولو مامان فرشته کوچولو ۴ سالگی
مامانا پسر من با این کارش عذابم میده موندم چه رفتاری کنم، زور گیره تو مهد اسباب بازیه بچه هارو میگیره یا بازیشونو خراب میکنه، امشب با خواهرشوهرم رفتیم خانه بازی خواهرشوهرم قبلا مهد کار میکرده و دو تا بچه بزرگ داره
امشب با یه بچه دوست شد تو حیاط خانه بازی عالی بود تو پارکم عالیه ارتباط گیریش ولی پای اسباب بازی میاد وسط خیلی بد میشه، تو پارک از کسی چیزی نمیگیره ولی میفهمه تو خانه بازی و مهد اسباب بازیا مشترکه زور میگه.....
دوستش تو یه ماشین داشت اسباب بازیارو میریخت این اقا رفت ماشینو ازش گرفت من دخالت نکردم بار اول یعنی خواهرشوهرم نزاشت گفت تو چیزی نگو بزار از پس هم برمیان
سری دوم رفت خونه ای ک ساخته بود خراب کرد من رفتم گفتم نکن چرا اذیتش میکنی سری سوم رفت خونشو هول داد من از خانه بازی اوردمش بیرون..........
حالا خواهرشوهرم میگه تو حساسش میکنی جلو بچه ها دعوا نکن خب چی کارش کنم بزارم زور بگه بزارم بچه هارو اذیت کنه الان تربیت نشه دو روز دیگه این عادتای زشتش باهاش میمونه من دلسوز بچمم دوست ندارم سر این رفتاراش دوستاشو از دست بده.