واقعا اعصاب خیلی مهمه
یادمه یه بار چقدر با حرف های یک دکتر اذیت شدم و حتی بعد دنیا اومدن دخترم پزشکش خیلی اذیتم کردم و عوضش کردم
شما تجربه اتون از این آدم های روانی چیه ؟!

منم بارداری اولم ۶ ماهه بودم کیسه اب پاره شد ی روزو نیم زایشگاه بودم و زیر دست ماماها ، دو نفرشون خیلی خوب بودن قبل هر معاینه و هربار میومدن دهانه رحم باز کنن کلی معذرت خواهی میکردن دلداریم میدادن ولی امان از دست یکیشون ک مثلا استاد دانشگاه هم بود ایقد دعوام میکرد من درد داشتم دلم شکسته بود ک بچه مو داشتم ازدست میدادم این مامای احمق هم همش دعوا میکرد

من دکترم خوب بود ولی وااای از ماما
یه بار گذرم بهش افتاد چون درد داشتم دکترم گفت برو بیمارستان منم چون شلوغ بود آخر شب رفتم یه مامای سگ اخلاق اونجا بود اینقدر لیچار بارم کرد چرا؟ چون من نذاشتم معاینه ام کنه بخاطر اینکه من زایمان اختیاری سزارین بودم و یه عالمه بخاطرش هزینه کرده بودم و دکترمم نامه داده بود ولی مامای اح مق میخواست به زور منو معاینه کنه و وقتی نامه رو نشونش دادم بازم زیر بار نمی‌رفت و منو ترسوند و گفت اصلا این نامه برای سزارین قابل قبول نیست و باید نامه تایید کمیسیون پزشکی داشته باشی(حالا خنده دار بود که دکتر خودم عضو اصلی کمیسیون پزشکی بیمارستان بود!) ولی اون ماما فقط منو ترسوند و از آخر که دید راضی به معاینه نمیشم شروع به پرت و پلا گفتن کرد منم بلند شدم که برم اونجا بهم گفت صبر کن nst تنها بگیرم! و از آخرم ازم تعهد گرفت که اگر بچه ام کاری شد تقصیر خودمه چون نذاشتم معاینه ام کنه😂با اینکه جواب nst کاملا نرمال بود اما از اون ماما متنفرم

من دکترم ماه بود واقعا

منم دکترم خیلی اذیتم کرد مثلا دوسه تا سونو پشت سر هم نوشت برا اندازه ی دور سر بچه واینکه چرا این بچه ایقد سرش بزرگه...یا تو سنوی انومالی و آزمایشات خیلی از چیزای مهم رو که باید رعایت منم رو به من نگفت فقط هزینه ها رو ازم میگرفت بیستر لز دو دقیقه برام وقت نمی زاشت به سوالاتم هم پاسخ نمی داد کلا ازش راضی نبودم

اره من اخرای بارداری تو بیمارستان دولتی بستری شدم به خاطر پایین بودن اب دور جنین انقد رفتار بهضی هاشون بد بود هرروز گریه میکردم خدایا چرا نجاتم نمیدی از اینجا با کسایی ک زایمان میکردن داد میزدن خیلی تند برخورد میکردن خب اونا گناه دارن چرا باید سرشون داد بزنی خودشون درد دارن من با هر صدایی ک میشنیدیم همیجوری گریه میکردم ولی بعد رضایت شخصی دادم رفتم بیمارستان خصوصی برا زایمان خوب بود انقد خاطره خوب از دکترم دارم منم خیلی درد داشتم ناله میکردم ولی دکترم با مهربونی جواب میدادو درک میکرد نه مثل اون ببشعورا ک هوار میکشن سر مریض

از دکتر عصابت الان خورده