من خیلی چیزا واسه سیسمونی مراعات کردم اما حالا ک میبینم بابام اصلا نه سراغ خودم رو میگیره نه بچم خیلی پشیمونم .زن بابام هم حتی واسه زایمانم نیومد خیلی اذیت شدم . اعصابم خورده امشب یاد همه لحظه های بد و تنهاییم افتادم

به لحظه های خوب زندگیت فکر کن نقطه های مثبت رو ببین ما مادرا اگه انرژی نداشته باشیم واسه بچه ها بزاریم خیلی گناه دارن اونا فقط مارو دارن.

منم امشب خیلی غصه دارم و اشک تو چشامه

منم بعضی وقتا اینجوری میشم منم امشب حالم خوب نیست از وقتی ک ازدواج کردیم شوهرم کلا یه دستبند طلا واسم خریده بود اونم دیروز پول لازم داشت بردیم فروختیم پولشو دادم بهش تازه گفت۱۲۰تومن نیاز دارم ولی پول دستبند شد۱۶۸تومن همشو برد امروز همش با خودم میگم چرا دادم به زور ک نمیگرفت

منم پسرم یدونه لباس زمستونی ندارع حتی ی کلاه خیلی داغونم ناراحت. درسته الان دستمون خالیه چون پدرشوهرم فوت شد ، هرچی خرج کردیم اما دلم واسه پسرم میسوزه ی کلاه نداشته باشه اعصابم خووووووورد دلم میخاد بمیرم