۴ پاسخ

منم کارای بی خطر رو آزاد میزارم .مثلاً غذا خوردن .آب بازی .توپ پرت کردن ‌ووووووو

پسر من همش قابلمه چودن برمی‌داشت بازی میکر د هر لحظه یه بار افتاد خدا رحم کرد دیگه ندادمش ب نظرم هرکاری عاقلانه بود باید اجازه بدیم و گرنه ک مقاومت

پسر من به نافش دست میزنه چجوری آزادی بدم وقتی بیخیال میشم بشتر دست میژنه🤦‍♀️😑

دقیقا👌🏻

سوال های مرتبط

مامان آبان مامان آبان ۲ سالگی
سلام مامان های قشنگ
امروز یه کتاب آوردم براتون. اسمش "گورخر کوچولو و مامانش" است. انتشارات شهر قلم منتشر کرده و اشکال رو به بچه‌های زیر سه سال آموزش میده. داستان یه بچه گورخره که میخواد برای تولد مامانش کادو بخره. به مغازه‌های مختلف میره و هر کسی بهش یه چیزی پیشنهاد میده: گردنبند دایره ای، قاب عکس چهارگوش، ساعت سه گوش و... گورخر کوچولو همهٔ این پیشنهادها رو رد میکنه و آخر برای مامانش یه بالش قلبی می‌خره. تصویرگریش واقعا خوبه. آبان از مدت‌ها پیش عاشق این کتابه. اشکال رو از روی این یاد گرفته. وقتی به صفحه‌ای می‌رسیم که شکل‌های مختلف توش هست (عکسش رو تو کامنت‌ها براتون میذارم) میگه ازت بپرسم (یعنی ازم بپرس). منم ازش شکل‌ها رو میپرسم و اونم نشون میده. حتی مکعب هوش رو هم با همین کتاب یاد گرفت درست بندازه.
ما خودمون این کتاب رو نخریدیم، یکی از دوستامون که پسرش دیگه الان کلاس دومه، این رو برای آبان آورده. بنابراین قیمتش رو نمی‌دونم. قیمت پشت جلد نسخه ما ۹۵۰۰ است که با توجه به اینکه کتاب جلد سخته برای الان خیلی کمه و حتما افزایش داشته.
مامان حسین مامان حسین ۲ سالگی
خانوما میخوام یک روش از خوابوندن مستقل بچه رو یادتون بدم
ولی این روش وقتی مهمونی و... هستین یکم سخته تو خونه خودش آدم راحت تره
اول از همه وقتی می‌خواست بچه مستقل بخوابه حواستون باشه تو دوره دندون در آوردن نباشه یعنی اون موقع تو پیله نباشه، مریض نباشه و حتی خودتون هم مریض نباشید، واکسن نزده باشه
کلا از نظر جسمی اوکی باشه
اونایی که بچه هاتون ۶ ماه به بالا هستن شروع کن به انجام این کار هرچی سن بچه کمتر راحت تر
اینا که میگم مربوط به خواب مستقل هست نه اتاق جدا کردن
۱)خوب اول از همه اگر بچه هنوز شیر میخوره بهش شیر بدین
۲) برق های خونه رو یه مقدار کم کنید
۳) شروع کنید به بازی کردن بازی های که انرژی بچه تخلیه بشه
۴) برید جایی که قرار بچه بخوابه و نور هم در حد یک چراغ خواب کم نور باشه
۵) کنار بچه دراز بکشید
۶) اگر عادت به غصه یا لالایی داره براش بخونید
۷) اگر نوازش دوست داره نوازشش کنید
۸) خودتون رو بزنید به خواب و سکوت کنید
۹) بچه علت میزنه یا با خودش بازی می‌کنه ولی در آخر خوابش می‌بره
این کار ها نیاز به حوصله و صبوری داره زمان می‌بره ولی در آخر از نتیجه لذت میبرید
مامان ایلیا مامان ایلیا ۱ سالگی
مامانا ازتون یه خواهشی دارم
بیاین همگی روی خودمون کارکنیم که دیگه مقایسه بچه هامون با همسناشون ممنووع.مقایسه بزرگترین آسیب به بچه ست
کاملادرک میکنم که مادر بودن ذاتا باعث مقایسه کردن میشه ولی باور کنین همش تمرینه.
بیاین از فردا مراقب فکر کردنمون هم باشیم چه برسه به نظر دادنمون.
کامنتهایی مثل اینکه بچه ات چند کیلوئه؟ چقدر از این غذارو خورد؟ اوه این همه میخوره بچه من هیچی نمیخوره. قد بچه ات چنده؟ بچه ات حرف میزنه؟ خووووش بحالت چقدر بچه ات غذا میخوره و...
اینا کامنتهایی هستن که بسیار زیاد من دریافت میکنم.
اینا باعث ناراحتی من نمیشه ولی میدونم پشت این کامنتها یه مادر نگران نشسته که داره بچه خودش رو با یه عکس تو دنیای مجازی مقایسه میکنه. این قایسه کردن بچه ها با همسن هاشون از بدو تولد شروع میشه مثل اینکه بچه فلانی با فلان وزن به دنیا اومد اونوقت بچه من؛ بعد میره سراغ مقایسه تعداد دندون؛ بعد سن راه رفتن، بعد سن حرف زدن بعد حجم غذاخوردن؛ بعد سن پوشک گرفتن؛ بعد استقلال تو لباس پوشیدن؛ تو دوران مدرسه مقایسه نمره ها؛ رتبه کنکور بچه من و فلانی؛ سن ازدواج بچه من و فلانی و..
یک سلسله مقایسه تمام نشدنی....
بیاین از همین الان رو خودمون کار کنیم مقایسه بچه هامون با همسن و سالاشون ممنوووع. بذاریم بچگی کنن بدون ترس ما از عقب موندن.
بچه چه تو ۲سالگی ۲٠ کیلو باشه چه ۸ کیلو آخر بزرگ میشه چه الان دو تا بشقاب غذا بخوره چه هیچی نخوره بلاخره بزرگ میشه چه الان بیست تا جمله بگه چه هنوز 5 تا کلمه هم به زور بگه بلاخره به حرف میاد و بزودی همشون مثل هم هستن.
مقایسه نه تنها مادرو داغون میکنه باعث آسیب جدی به روان بچه میشه.
بیاین نسلی باشیم که اشتباهات نسل گذشته تو بچه داری رو جبران کنیم.مرسی
مامان نفس مامان نفس ۲ سالگی
سلام خانوما میگم هرکی هرچی میدونه راجب این مشکل من بهم بگه ناراحت نمیشم
من تازگیا یعنی یکسالی میشه که خیلیا رو شبیه هم میبینم مثلا دوتا بازیگر متفاوت رو فک‌میکنم یه نفر بعد بقیه بهم میخندن میگن اینا اصلا شبیه هم نیستن چه برسه یه نفر باشن بعد توضیح میدن با تمسخر که این فلانیه این فلانیع
بعد دیروز تو یه مهمونی بودم به یکی گفتم اینا خواهر دوقلو هستن انگاری شیبو از وسط نصف کنی گفت اصلا اینا باهم فامیل نیستن چه برسه خواهر دوقلو کلی هم خندید بهم
بعد امروز رفته بودیم پارک با خواهرم بچمو برده بودم از این پارک های سرپوشیده یه دفعه من گفتم یا خدا آبجی این دختره که اون طرف بود داشت بازی میکرد الان قبل ما نشسته تو استخر توپ گفت آبجی یعنی نیک ساعته تو متوجه نشدی اینا دو تا خواهر دوقلو هستن گفتم آبجی اینا خیلی شبیه بهم هستن از کجا بدونم گفت خواهر خودتو مسخره کردی اینا زمین تا آسمون فرق دارن
من چه دکتری باید برم چرا اینجوری شدم خودمم میترسم ولی رو نمیکنم