بچه ها یه چیزی بگم؟
من مامان بابام خیلی مهربونن
همین مهربونی زیادشون کم کم داره حرصیم میکنه،
اصلا نمیذارن من درست بچمو بغل کنم تا گریش در میاد سریع میگیرنش از من،
هی میگن بچه گریه کرد،
هی تا گریه میکنه به من میگن این فقط بغل ما رو میخواد🤣
مامانم تا گریه میکنه میگه بفرما تنها باشی چجوری میخوای ساکتش کنی،
الحق ولانصاف خیلی کمکمن ولی حرصم در میاد،
هی میخواد به من حس ناکافی بودن بده ،میگه این چه مدل عوض کردنه پس داد که،اونوقت خودش عوض میکنه پس میده میگه پیش میاد🤣
اگه موقع تعویض مای بیبی جیش کنه به من میگه باید سرعت عمل داشته باشی خب،بعد اگه خودش عوض کنه و جیش کنه همون موقع میگه ای جان قربونت برم جیش کن🤣🤣
مثلا بهش قطره دادم تو خستگی یادم رفته قطره چکونو بشورم،میاد میگه این وضع بچه داریتونه🤦🏻‍♀️
انگار هووی من شدن اصلا🤣🤣🤣🤣
موقع گریه بابام با مامان بحث میکنه میگه بده بغل من،مامانمم به بابام میگه تو بلد نیستی بده بغل من🤦🏻‍♀️

😂😂دقیقا بخاطر مامان و بابام از این اخلاقشون میترسم . کلا میترسم لوس و ننر بارش بیارن

متاسفانه دلبستگی بچه ات شدیدا آسیب می بینه
اگه نمی‌خوای این اتفاق بیفته اینو بدون تو مامانش هستی و بچه ات رو تو باید بزرگ کنی و با تو در ارتباط باشه
این مهربونیا خانواده متاسفانه دوستی خاله خرسه اس و هرچه سریع تر باید با احترام ولی محکم جلوشون بایستی
چون دانشش را دارم بهت میگم و مطمئنم از حرفام
یا برو خونه خودت یا اگه اونجا هستی زمان بیشتری را باهاش بگذرون
بچه فقط آغوش خودت و همسرت و صدای خودت و همسرت را میخواد نه مامان و باباتو

وای اخی عزیزم چه خوبن😅😅 خدا نگهشون دارن
بنظرم این حجم از محبت و علاقه از شعور و درک خوبه واقعا قدرشون بدونا😊😊
حالا تا خودت تنها بشی اشکال نداره تحمل کن😅😅
استراحت کن قشنگ حسابی😁

من باشم حس بدی میگیرم جدی آدم حس میکنه از خودش هیچ اختیاری برا بچه اش نداره درسته اونا از علاقه و دلسوزی اینکارو میکنن ولی دارن به تو حس بدی میدن

من می‌دونم بد زایمانم هزار برابر وضعم بدتر ازتو چون هم تک بچم و هم یدونه نوه میشه دیگه اینا می‌خوان چی کنن بدتر از اون بابام خیلی حساس هی میخواد بگه اینجوری کن اونجوری کن حتی الان هی میگه یواش پاشو یواش بشین اینو نخور اونو بخور

ولشون کن ذوق دارن ناراحت هم نشو می‌دونم منم باشم بخاطر شرایط هورمون و اینا عصبی میشم یا ناراحت اونا اینجوری میکنن که مثلا تو نمیتونی که یوقت نری خونه😂

😂😂😂😂😂

ای جانم خوشحالم برات منکه مامانم فوت شده بابامم زن داره و اصلا اونطوری نمیبینمش

وای من خیلی درکت میکنم، ولی از سمت خونواده‌ی شوهریه برا من
دوبار حتی بغضم گرفت گریه کردم که همش تو بغل خودشونه ولی به من که میرسه میگن نکن بغلی میشه😐

وااای چقد مامان بابای منن😁😁🖐🏻
مامان من سر پسرم خودشو شهید کرد یعنی. غذا می پخت ، لباساشو میشست، نگه میداشت که من برم بیرون و هزارتا کار دیگه. آنقدر وابسته پسرم بودن و هستن که نگو. هنوزم همینن. هر روز زنگ میزنن نمیاید اینور . بیاید اینجا شام بخورید یا ناهار بخورید.
بابام حتی به لباس پوشوندن پسرمم هم کار داشت. زمستون که میشد همش میگفت کاپشن گرم براش بخرید،جوراب بده بهش، شال بپیچ دور دهنش و .....
منم خیلی حرصی میشدم از بس همه چی رو گوشزد میکردن بهم ولی خب میدونستم همش از دوست داشتن زیاده♥️

برو خونت

بری خونه خودتون همش درست میشه

نوه اول میشه ؟

بزارنگهش دارن..نوه دیگه عزیزه براشون..توهروقت رفتی خونت مواظب بچت باش..حرص نخور

🤣🤣🤣🤣