۱۰ پاسخ

بمعنایه واقعی دیگه نمیکشم یه دستم ب ظرف یدستم ب این قابلمه یدستم ب اون قابلمه این وسطا هم هی اذیت میکنه بچه کشته شدم کشتههههعهه

من اگه دختر بزرگم نبود الان گندیده بودم از کثیفی شوعرم ک اصلا نگهنمیداره

شب ک هیچی باور میکنی من صبح ک از خاب بیدار میشم هم احساس خستگی میکنم انگار کل شبو کار کردم🥴

من دیگه خودم رو نمی‌شناسم..‌بهانع گیر..دایم در حال دویدن..فقط ده تا دوازده صبح رها هستم .‌شبا سه بار پا میشه.‌‌دوتا مک می‌خوابه..ضعف عمومی دارم.‌اشتعا ندارم..وای یک کیلو لاغر نشدم

من تازه ۱۰ ک نیکا میخابه زندگیم شروع میشه تا شوهرم بیاد کارای خونه رو میکنم ورزش میکنم شام میذارم با خودم خلوت میکنم ‌....🤣🤣

من هر بار با هردندونی درمیا اسهال ب کنار.
تا ۱ هفته برا هردندونی نمیخوابم
الان ۶ شبه نخوابیدم انقد نق میزنه و باید شیر بدم بش
الان دیگه مث جنازه م..میخام برم حموم نمیشه

دلم میخواد از هشت و نه شب بخوابم دیگه از خستگی

اخ اخ ک همه هم دردیم

اخلاق من صبح ی جوره شب ی جور دیگه . انقد شب خسته و عصبی میشم انگار ی مامان دیگم

من دیگه این ساعت شب یه سالمندم
چشام کم سو،همه جام کوفته،بشینم زمین بخوام پا شم زانوم قفل😂😂
از نظر روانی ام نذار بگم🤣🤣🤣😅😅😅

سوال های مرتبط