ببخشیدا ولی همه از شوهر این خانم هم بدترن اینجا بجای اینکه دلداری بدن قوت قلب بشن بدتر میگن اشتباه کردی آوردی واسه چی یکی دیگم آوردی!!!!
شده دیگه مثل هزاران آدم دیگه این روزها هم میگذره زیاد به کار خونه حساس نباش هر وقت حالت خوب بود تمیز کاری کن فقط سعی کن یه غذایی بتونی بپزی که ضعیف نشی از دوران شیرین پسرتم لذت ببر به خدا این روز ها میگذره عکساشو میبینی حسرت میخوری مادر بودن یعنی قوی بودن از خودگذشتگی شاید دوساعت اعصابت بهم بریزه باز دوباره پاشو به خاطر جوجه هات خدارو شکر کن واسه بودنشون بخدا هزاران نفر آرزوی وضعیت تورو دارن بچه های سالم خدا بهت داده
وای کمکی نداری یکی دیگه ام آوردی
خب عزیزم هیچ جوره نباید میذاشتی دوباره باردار بشی
خیلی روزای مزخرفیه
به جای لذت بردن همش اذیت
بچه کوچیک از دور قشنگه
پناه هم همینه
یه سریه میگه بغل کن راه ببر تازه توو بغلمم یه سره خودشو کش میده اینور اونر بیشتر عصبی ام
دیگه اعصاب ندارم.....
اشتباه کردی تو ک شوهرت نگه نمیداره ی بچه دیگ هم داری میاری شوهر منم مثل شوهر توعه بیخیال بعد تازه منت میکشه یکی دیگ بیاریم من اصلا نمیارم تا شاهان بزرگ نشه چون میدونم آدم نمیشه
فدات جنسیت مشخص شد واستون
من هم مثل تو انشالله خدا برامون راحتش کنه یا ی عقلی تو سر مردامون بندازه
من تربتم پسرتو بیار پیش پسرمن باهم بازی کنن توام ب کارات برس
سخت نگیر همه این شرایط تو من دارم .ده ماه و ۳هفتس بچم.باردارم هستم ۵ماهه.کاراخونه آشپزی همه چی ام گردن خودمه شوهرمم اصلن بچه نگه نمیداره تازه سرکارم ی خط درمیون میره. ولی ی جور خاصی بی خیالم و حتی با پسرمم بازی میکنم
حال هممون همینه گلم،دیگه مردا گاهی کمک میکنن و گاهی ول میکنن،منم شرایطم مثه تویه ولی الان۶ماهمه و اوج سنگینی هردو،ولی اونقد بچم میچسبه مجبوری بایدبغلم باشه،منم خانوادم هرکدوم درگیرمسائل خودشونن کمکی نیس و البته درکی،خانواده شوهر ک کلا رفتن بدرک،خلاصه ک چون حال جسمیت بده تاثیر زیادی روی حال روحیتم گذاشته،اگه حوصله میکنی عصرا بیرون ببر بچتو خونه نمون زیاد و خودتم فراموش نکن من کم خونی گرفتم توبیشتر برس بخودت از لحاظ تغذیه
عزیزمممم حق داری واقعا خیلی سخته... توی این سن خیلی بلا شدن منم هر روز کلافه ام خسته میشم.. خیلی به شوهرم غر میزنم دلم میخواد یه ساعت هیشکی رو نبینم... ولی خدا بزرگه آفرین بهت که قوی بودی و دست به قتل نزدی و نینیت رو نگه داشتی مطمئن باش خدا برات جبران میکنه. با شوهرت حسابی حرف بزن برنامه بچین که هر روز حتی یه ساعت بچه رو ببره با کالسکه بچرخونید یا بازی کنه تو بری اتاق یا حموم یا هر چی...
عزیزم کارای خونه رو بیخیال باش فقط رو تغذیه خودت و پسرت حساس باش حتما چیزای خوب و مقوی بخور نی نی تو دلت جون بگیره و باهوش بشه طفلکی گناه داره همیشه کار هست یه جوری به شوهرت بفهمون داری خیلی عذاب میکشی اگر هم میتونی به خانوادت بگو بیان یکم کمک حالت بشن تا از این دوران سخت بگذری
عزیزم خواهری زن داداشی نداری بیان کمک کنن
واقعا با این بی توجه ای ها و نداشتن کمکی چرا یکی دیگه اوردی
فکر کردم پیام خودمه به شوهرم😂😂😂😂
آویزون شدنش تو این سن بهت بخاطر اضطراب جداییشه
هر چی بیشتر سعی کنی از خودت برونیش بدتر میشه
هر جا میری با خودت ببرش چون واقعا دوره ی حساسیه براش
وضعیت من مشابه تو با این تفاوت باردار نیستم ولی تو این یه سال حتی یبارم کمکم ندادع
بهتره به خانواده ات بگی یا اینکه به خانواده شوهرت بگی که چه پسر بی مسئولیتی تربیت کردن
وای عجب آدمیه،کار خودشو کرده هیچکاریم نمیکنه چه بی درک...
کاش من میتونستم گل پسرت رو بگیرم کارایی که میخواستی رو انجام بدی🥲💔 از ته دلم میگم
الهی زنگ بزن مامانت ببرش یکم نگه داره
کاملا حق باهاته
این یکی رو ناخواسته حامله شدی؟
عزیزدلم 🥲🥰
وای عزیزم اطرافیان تو که بی درک تر از اطرافیان منن🥲
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.