بچه ها مهدیار دو روزی میشه خیلی خیلی عجیب شده همش می خواد پیشش باشم همش می خواد بغل خودم باشه حتی بغل شوهرم نمیره یا اگ بره گریه می‌کنه دستاشو دراز می‌کنه ک بیاد بغل خودم بعد اگ هم بره بغلش اولش ساکت باشه منو ببینه گریه می‌کنه بنظرتون عجیب نیس ؟چرا اینجوری شده دیشب رف بغل خانوم دوست شوهرم گریه کرد اینش خوشحال شدم اما چرا تو بغل شوهرمم این کارو می‌کنه آخه بغل باباش ک باید آروم باشه 😢😢😢😢
کاراش واسم عجیب شده خیلی امشب بردمش پارک داشتم میرفتم سمت پارک تاریک بود گریه کرد بعد تو پارک بچه ها تاب بازی میکردن نگاه میکرد تا سوار تابش کردم زد زیر گریه بعد داشتم میبردمش سمت سرسره گریه کرد 😢
بعد پنج دقیقا وایستاده گذاشتمش تو تاب خودم از پشت بغلش کردم اروم تاب میدادم گریه نکرد کم کم تو تاب نشوندمش فقط از پشت شونشو گرفتم دیگ گریش نگرف ینی این طبیعیه ک اولش ترسیده کلا انگار خیلی میترسید

مهدیار تازه اینجور شده پناه دوماهی میشه اینجوره کلافه شدم کلا یه دستم پناه هس یه دست دیگم کارام میکنم

قربونت پسر من هنوز وابسته منه من یه دستشویی نمیتونم برم میرم میاد انقدر درو میکوبه که بیام بیرو
پسر من خیلی وابسته منه خیلی

دقیقا دختر منم همینکار میکنه اصلا بعل کسی نمیره حتی باباش

از چیزی شاید ترسیده روش مونده
دندون در آورده؟ معمولا هم دندون میخوان در بیارن بهونه های الکی زیاد میگیرن

احتمال اضطراب جدایی هست یا دندون در میاره..خدا کنم پسر من اینجوری بشع

اضطراب جدایی از مادر تو این سن طبیعیه عزیزم

اظطراب جدایی از مادر رو داره
پسر منم همینجوریه
توام همش بغلش کن بهش حس امنیت بده کم کم خوب میشه