امروز پسرمو بردم مهد ببینم عکس العملش با بچه ها و مربی چجوریه . میخواستم کم کم با بگیره مستقل شدن رو. با اینکه هنوز درست حرف نمیزنه و خیلی وقتا غر وجیغ میزنه اینجوری با دیدن بچه های دیگه هم تحرکش بیشتر بشه و هم حرف بزنه. منتهی یه ربع بیشتر نموند ‌. و گیر داد به مربی که بیارتش بالا پیش من.بعد دست منو بگیره بره تو حیاط تاب بازی . من چند دیقه موندم فک میکردم الان مربی میاد باهاش حرف میزنه ببرتش پایین ولی هیچکس نیومد. بعدم مدیریت اونجا بهم گفت چون پسرت دیر راه افتاده تو چیزای دیگش هم تاخیر داره. بهتره ببری مرکز کاردرمانی گفتار درمانی ، حتی به مدل پاهاش که یکم رو به بیرون میزاشت هم ایراد گرفت. حتی بهم گفت تست اوتیسم دادی ؟ من دیگه حالم داشت بد میشد. من اصلا برای یه مهد اونم نیم ساعت در روز فکرنمیکردم آنقدر منو سوال پیچ کنن. حتی بمن گفت ظاهرش شبیه اوتیسم هاس. همونجا انگار آب یخ ریختن رو سرم 😔💔 من تست غربالگری دو سالگی پسرمو دادم فقط قسمت زبان بیان و گفتارش رو گفتن جدی بگیرم. اوتیسم از کجا اومد یهو. من الان ۷ ۸ ماهه گوشی دیگه دست پسرم نمیدمو قبلاً یه مدت میدادم اونم بخاطر کاردرمانی واسه راه رفتنش بود که حواسش پرت کنم .بعدش ندادم. الان فقط صبحا تک و توک کارتون های پویا رو میبینه همین. واقعا اینا مال اوتیسم؟ 🥺😢

۱۴ پاسخ

تو یه مادری میدونم حساسی ولی اینا کارشون اینه روزی با ۵۰.۶۰ تا بچه سرو کله میزنن . واقعا مهمه باید سوال پیچت کنن مثلا اگر بچه پیش فعال و اینا ندون یهو بیاد بچه تو رو بزنه تو. مهد رو جر نمیدی که چرا بچه خاص حواسشون نبوده بین بچه های عادیه؟ نگران نباش سعی کن ببریش پیش یه دکتر متخصص . برای یکساعت ببرش کلاس کودک و مادر من پسرمو میبرم البته پسرا دیر حرفن

بنظرم دیگه اون مهد نبرش برا ارامش روان خودت میگم
خداااایااا چقدر حرصم گرفت

ببین همون گفتار و کار درمانی رو ببر هروقت همونا گفتن ببر مهد

اصلا اون مهد دیگه نبر
اولندش که انقدر عذاب وجدان بابت گوشی و تلویزیون نداشته باش اگه بجه میخواست با اینجور چیزا اتیسم بشه الان ۸۰ درصد مردم اتیسم داشتن پس نگران اون قضیه نباش
دو راجب راه رفتنش از یه متخصص کمک بکیر تا بتونه عادی پاشو بزاره و حتما هم میزاره چون به قول خودتون دیر راه افتاده
و اینکه تا میتونی جاهای شلوغ مثل پارک یا جایی که بچه باشه ببر بزار باهاشون بازی کنه
بابت حرف زدنش باهاش کار کن همش ازش سوال بپرس بزار جواب بده انشالله به امید خدا هم حرف زدنش درست میشه هم راه رفتنش توکلت به خدا باشه اصلا توجهی به حرفای اون مهد نداشته باش
انشالله دومادش کنی عزیزم

مربی مهد نباید اینقدر روک بگه، ولی اصلی ترین وظایفشون تشخیص بچه های بیش فعال و اوتیسم هستش، چون واقعا ما علمشو نداریم

اگر ماما ،بابا نمیگه،یا قبلاً می‌گفته و الان نمیگه، اسمشو صدا کنی پاسخ نده، ارتباط چشمی نداشته باشه، مهارت و یادگیریش پسرفت کنه، ظاهر صورت و بدنش تغییر کنه، تعامل با همسن نداشته باشه،تعادل نداشته باشه ،موقع حرف زدن یا گریه دستاشو عین پروانه تکون بده از علائم اوتیسم هست، بهترین زمان شناخت و درمان تقریبا دو سالگی هستش

عجب آدمایی بجایی مایه آرامش باشند بدتر دغدغه دیگه ای اضافه می‌کنند

چقدر بیسواد بوده اتیسم کوچکترین ربطی به شکل و قیافه نداره. کاملا طبیعیه بچه روز اول کنجکاو بوده نگاه کرده اطراف رو دلش تاب بازی خواسته و اضطراب جدایی داشته دوست داشته کنار مادرش باشه.
دیگه تحت هیچ شرایطی اون مهد نبر.
اول مادر و‌ کودک برین خودت کنارش باشی و فضا براش عادی شه بعد وارد مهدش کن

عزبزم واقعا چقدبیشعور بوده که دل یه مادرواینجور شکسته نه بابا اتیسم یکی ازنشانه هاش ارتباط چشمی اگه داره دیگه نگران نباش

تست غربالگری دوساله چیه
پسر منم کامل حرف نمیزنه یک سالگی ولی راه افتاد قشنگ

اول ببرش کلاس مادر و‌کودک، بعد کلاسای مستقل که بدون حضور مادره، بعد مهد

چقد بیشعورن بعضیا

اول ببر کارگاه مادر و کودک دو سه ترم
بعد ببر کلاس کودک مستقل
سه سالگی ببر مهدکودک عزیزم

چه مربی بی فکر و بی تجربه ای ...خب خیلی از بچه ها دیر راه افتادن .دختر خود من تو ۱۶ ماهگی راه رفت ...الانم درسته حرف میزنه ولی برا هرچیزی جیغ میکشه و کلافمون کرده ولی میدونم گذراست عزیزم کاش اول میبردیش کارگاه مادر و کودک ....بعد با بچه ها تنهاش میزاشتی....

سوال های مرتبط

مامان mohammad amin مامان mohammad amin ۲ سالگی
مامان فندق   وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
امروز یکی از بدترین روزای زندگیم بود من واقعا هر روز با پسرم یه چالشی دارم دیگه از هیچ چیز و هیچ کس نمیترسه نه برای من نه باباش تره هم خرد نمیکنه سر خوردنش داغون داغونم شوهرم امروز بهم گفت یه مشکلی داره وگرنه مگه میشه بچه هیچی دوس نداشته باشه انصافا مگه میشه بچه از شیر انبه غلیظ یا همون شیک انبه اونم خودم زحمت میکشم درس میکنم یا شیر موز یا معجون یا بستنی خوشش نیاد به خدا هیچ بچه ای رو ندیدم بستنی دوس نداشته باشه آنقدر شوهرم اصرار کرد بهش بخوره از صبح هیچی نخورده بود ساعت ۶غروب اومدیم بهش شیک انبه بدیم جفتمون رو رنگی کرد بسکه حرص خوردیم آخرم شوهرم کاسه رو کوبید تو دیوار حتی نمیخواد لب بزنه ببینه مزش چطوریه فقط ناهار خورده بود که اونم بلافاصله کلش رو بالا آورد روز به روزم داره بدتر و حرف گوش نکن تر میشه خیلی خستم خیلی روح و جسمم داغونه دلم میخاد یه کوله ببندم نصفه شب برای همیشه برم و دیگه هیچ کس رو نبینم حالا در کنار همه اینا بعد اون پروسه شکستن کاسه بردیمش پارک یه خانمه متولد ۷۸سه تا بچه داشت ۷ساله ۶ساله و۶ماهه یه طوری حرف میزد که میگفتی وای زندگی با بچه چه لذت بخشه با اینکه اون دوتا بزرگه مدام صداش میکردن و اون شش ماهه داشت گریه میکرد قشنگ داشت می‌خندید و سیگار می‌کشید نمیدونم من مشکل دارم یا اونا خوش به حال بچه هاش با همچین مادر آروم و ریلکسی بیچاره پسر من با این پدرو مادرش
مامان 👼🏻آیهان👼🏻 مامان 👼🏻آیهان👼🏻 ۲ سالگی
سلام مامانا خوبین
میخواستم یه چیزی بگم که حواستون جایی طبیعتی میرین جمع باشه
ما هفته پیش رفتیم تفریح با خانواده دره اشنویه که اونجا هم یه چوپون گوسفنداشو اورده بود چرا
پسر منم گیر داد به شوهرم که بره رو باید بغل بگیره چند بارم به شوهرم گفتم ول کن مریضی میگیره بچه گوش نکرد به حرفم داد بغلش
الان بعد یک هفته دیروز دیدم بدن پسرم اول سه تا جوش زد بعد چند ساعت تبدیل به حاله گرد و رنگ قرمز شود اول فکر کردم چیزی نیش زده ولی با رفتن ساعت بیشتر میشود این دایره ها تو بدنش
امروز صبح سری بردم دکتر که دکتر تشخیص داد که بیماری پوستی گال یا همون به زبون ما ترکا {قوتور} گرفته و من بد بختم شودم اینطوری درسته پماد و شربت داد که گفت خوب میشه الان بعد استفاده خیلی بهتر شوده نصبت به صبح ولی باید به مدت یک ماه این پماد ا استفاده بشه
ما خودمونم هم دام داریم ولی گاو که مریضی ندارن ولی از شانس ما از اون بره که پسرم گرفت بغلش مریضی سرایت کرد بهش
تو رو خدا رفتنی بیرون مراقب بچه هاتون باشین نزارین هر چیزی رو لمس کنن که خدایی نکرده اینجوری بشن