۱۶ پاسخ

بستگی به شرایط داره من خودم کمکی ندارم مامانم دوره ازم دخترم ۵ ساله شد شاید بیارم شوهرم که میگ ۷ یا ۸ سال دگ

بله.

من دختراپلم ۱۴سالش هست اینقدر بعداز شیر گرفتن باشوهرم صحبت میکردم که یکی بیارم موافقت نمیکرد تا. پارسال که چون خودش میخواست یه بار باردار شدم الان خیلی بهم کمک میکنه دختر بزرگم وآجی راخیلی دوسش داره وباهاش بازی میکنه ولی همیشه میگه این به درد من نمیخوره خواهشا یکی واسه این بیارید حداقل مثل من تنها نباشه

من ک درحال اقدامم انشالله ک خدا بهم بده

سعی کن سه چهار سالش شد کم کم اقدام کنی ب بارداری

۲سال از یه طرف سنشون نزدیکه خوبه از یه طرف بچه های الان باهوشن و حسادت پیش میاد هم دیگه رو اذیت میکنن میزنن و تو به عنوان یه مادر خیلی اذیت میشی بچه خواهر شوهرم هست خیلی اذیت میشه واقعا نمیشه شرایطش رو درک کرد سخته، از طرف دیگه تازه خلاص میشی از شیر دادن و پوشک و فلان، باید استراحت کرد خوابید، یکم ادم به خودش برسه و به نظرم ۴تا۵سال بعد از بچه اول ادم بیاره، اون موقع بچه اول دیگه حسادت نمیکنه و میفهمه و خیلی کمک حال میشه

ما در حال اقدام

صلوات

منو همسرمم از یه طرف میگیم همین یکی بسه از یه طرفم میگیم یه خواهر یا بردار بیاریم براش تنها نمونه 🥹
اصلا از تک فرزندی خوشم نمیاد ☹️

نه بعد ۶سال

اون دیگه ی خودت و همسرت و توان خودت بودجه خانوادت ربط داره
من اولی آوردم دیگه قصد نداشتیم بیاریم دخترم که بزرگ شد خونه دوستاش می‌رفت می‌گفت هم خواهر برادر دارن من ندارم اینقدر گریه میکرد تا آوردیم بعد ۱۲ سال سختی های خودش داره ولی دخترم اگه خونه باشه نگه می‌دارد من کارام بکنم
یک خوبی دیگه نه تو خانواده همسرم نه خانواده خودم بچه کوچیک نیست همه بالای ۸سال هستند اینقدر دوستش دارن

عزیزم من دوتا بچه دارم یکی شوهرم که فرزند ارشد منه یکی بچم که فرزند دوم هست همین دوتا برای هفت پشتم بس هستن گاهی اوقات به بستری شدن تو تیمارستان فکر میکنم ولی بچه نه

اول ک شکرررررررررر خدا بخاطر وجود دخترم
دوم بازم شکررررر
سوم بازم شکر
من گووووووووه بخورم دیگه گول بخورم😂

همین الان تاپیک زدم😂
اگر بیخوابی ها یادت رفته نگاه کن

خدایی نهایت پوست کلفتی ولی من بهش فکر میکنم 😂😂😂😂😂😂

یاخدا من فرار

سوال های مرتبط

مامان نور چشمام❤️‍🔥 مامان نور چشمام❤️‍🔥 ۱۷ ماهگی
یهو فکرم خیلی درگیر شد نمیتونم بخوابم بسکه پاهامو تکون دادم حالم بد شد، لطفا نظرتونو بگید در مورد چیزی که میخوام بگم
خانوما من یه پسر یه سالهو یک ماه دارم بعد از دو بار سقط خدا بهم داده حالا خیلی نگرانم که پسرم تنها نمونه و یه خواهر یا برادر داشته باشه خودم دوست دارم داداش داشته باشه حالا بگذریم، همسر من از من کوچیکتره شرایط زندگیمم اینکه مستاجر با یه درآمدی که همه چیم روبه راهه در حد معمول،دست تنهام هستم یعنی فقط فقط فقط شوهرم کمک حال منو زندگیمه اینجوری بگم که بعد سزارین خودم پسرمو بعد دوروز بردم حمام،از طرفیم افسردگی بعد زایمان گرفتم که تازه رفتم تحت درمان هی فکر میکنم میگم نکنه تو باردار شدن به مشکل بخورم نمیدونم که بچه دار بشم یا نه،شوهرم باز بچه میخواد ولی میگه حالا نه ولی من خودم به خاطر سنم میگم اگه قراره بیارم زودتر اقدام کنم، اصلا یه سر درگمی دارم نمیدونم چک شده این موقع شب 😔😔😔😔😔😔خانواده سوهرمم شهرستانی هستن الان که شکر خدا رفت آمد نداریم ولی میدونم بعدا هی میخوان گوه بخورن که یه بچه بیار یعنی واسه اونا بچه آوردن هیچ غمی نداره زرت زرت میزان بدون هیچ درک و فهمی از دوران زایمان بعد زایمانو بچه بزرگ کردن