سلام خانما
شماچجوری روابطتون باهمسر و کارهای بچه
کارهای خونه
نظافت و شستشو و...رو مدیریت میکنید؟
به همش میرسید؟کلافه نمیشید؟

من ک ب کارام میرسم
تازه کنار خونه داری و بچه داری توی خونه خیاطی هم میکنم🤗

نه من وقت اضافه هم میارم تازه ازیناهم بودم که خونه بابام دست به سیاه و سفید نمیزدم و الان یه شوهر فوق العاده حساس و تمیز گیرم افتاده

جوری به کارای روزه مره میرسم که انگار خارج از خونه هیچ خبری نیست 😅
مادر سه فرزند همیشه مشغول
در کنارش برای دل خودم، برای دخترام خیاطی هم میکنم😁
رسما خانه نشین شدم ، عسل جان رفلاکس هم که داره تمام تلاشمو میکنم براش کم نزارم
شاید ساخت باشه ولی در قبال زندگیم مسئولم

نه من واقعا یه هیچ کاری‌نمیرسم ، سر امیررضا اول وضعیت خیلی بهتر بود ، روزها حداقل یه دو ساعت صبح و یه دوساعت بعدازظهر میخوابید ولی آلا چون نمیخوابه هیچ کاری نمیتونم بکنم ، فقط شب شوهرم میاد بچه رو میدم دستش بازی کنه تا من فقط ظرف بشورم و یه کم غذا درست کنم ... تمیزکاری هم خیلی دیر به دیر ، خونه نیست که سطل آشغاله .... نمیدونم مدرسه شروع بشه چه خاکی به سرم کنم

من دخترمو میزارم تلویزیون میبینه خودم همه کارامو میکنم ینی قشنگ ادم وسواسی هم هسم خیلی زیاد دم ب دیقه لباسای دخترمم هس تازه اونارم میشورم ب همه کارامم میرسم هم تو خونه هم بیرون خونه

چرا خاهر مثل اسب چهار نعل کار میکنم، همسرم اصلا و ابدا کمک نمیده، کار هم اضافه میکنه و کارش رو گردن من میندازه، دیگه نمیکشم خیلی داغونم دیشب تا حالا ب حد مرگ رسیدم... ولی واسه اینکه غر هاشو نشنوم کار ها رو میکنم

من همه کارمیکنم در کنارش ب ۳تابچمم میرسم

بچه رو میخوابونم انجام میدم بیشتر وقتا اخرشب

من شوهرم کمک نده کم میارم از غروب ب بعد. بچ مال شوهرم شیرمیده جاش عوض میکنه بازی میکنه خوابش میکنه عذا میده منم کارها خونه و میکنم

نه والا
مثل اسب کار میکنم بازم همه چی شلوغ پلوغه.... شوهرم هم کلا بچه نگهدار نیس.میگه شام نمی‌خوام ولی نمیشه که..البته چند روز همه کار میکردم ولی اینقدر ضعیف شدم که شیر نداشتم

کلافه میشم مثل قبل نمی تونم به همه چیز برسم ولی تمام سعیم رو می کنم با مدیریت و برنامه ریزی پیش برم

از ٣ ماهگي ديگه عادت كردم
دخترم خوابيد شب خونه رو تميز ميكنم غذاي دخترمو ميزارم..صبح زودتر بيدارميشم غذاي خودمونم ميزارم
شبم زود دخترمو ميخوابونم با شوهرم وقت ميزارم
كلا بااينكه دخترم كوليكي رفلاكسي بود كلافه نشدم از كارا