دوس دارم خودمو بکشم کاشکی اصلا ازدواج نمیکردم خیلی خستم نمیدونم چکارکنم کاشکی هیچ وقت قبول نمیکردم با خانوادش ‌زندگی کنم

دوست دارم مادرشوهرمو بگیرم اینقد بزنم اینقد بزنم مغزشو متلاشی کنم بعد تف کنم تو صورتش از بس رو مخم راه میره از بس میگه بچت ضعیفه پاهاش ضعیفن راه نمیره لاغره چهار دستا پا نمیره بچت فلانه بچت از موقعی ک از خونه بابات امده تاالان هیچی نمیخورهه
خداا چکارکنممم حرفامو ب شوهرم میگم روشو اونور میکنه دردامو ب کی بگمم
بچم هم از این ور نق میزنه همش گریه میکنه چکارکنم رفتم دیوونه بشم بخدا

اگه میخوای حرصش بدی فقط و فقط بی محلی کن وقتی حرف میزنه تو با بچت حرف بزن نگاش نکن سرتو به کاری گرم کن طوری که انگار گوش نمیدی 😄😄😄

عزیزم گوش منم اینقد ازاین حرفا پره که اگ بخام ب دونه دونه این حرفا اهمیت بدم دیگ وقتی برام نمیمونه پس بخند و بگذر فقط ازقدیم میگن بچه سالم باشه گوشتشم میاد خودتو ناراحت نکن بعضی بچها ژنتیکی ریزه میزه ان

درکت میکنم ولی همین عصبانیتتو بچتم میفهمه بیشتر بیقرار میشه فقط سعی کن با ملایمت جوابشو بدی یا اگه میدونی ممکنه از کوره در بری نشنیده بگیر حرفاشو بی اهمیتی بهترین جوابه

یه چیزه دیگه بگو مادربچه هات چندماه بودن راه رفتن یا هرچیزی میگه خونه بابات بگو اره اونجا زیاد خورده دلش درد گرفته تو باید بری تو تیم خودش بازی بکنی سخت ولی جواب میده ندادم بکشش خودت ماهم راحت بکن🤣🤣🤣🤣🤣

انشالله خداکمکت کنه زندگی سخت همیه مادرشوهرا اینجوری نیستن من واقعا خانواده همسرم عالین دوسشون دارم ولی دورباش دوست باش خیلی سیاست باید بهم بزنی تا بتونی زندگیت شیرین بکنی برو پیشش بگو مادر بنظرت چی بدم بخوره هرچی گفت سری بگو برم بدم بخوره بعدم الهی بگو دادم خورده هرلحظه قرارببیننشم دور دهنش غذای بکن نگو‌نمیخوره بگو ماشالله همش میخوره بعدم توبگو یه دستور غذای بهتری داری بده اینارو دادم فایده نداره ببین از معکوس استفاده بکن

مادرشوهر منم همینجور خداروشکر جداییم درسته نزدیکیم ولی جداییم من خیلی اذیت میشدم قبلا الان عادت کردن دیگه

عزیزم الان این وسط فقط خودتو داری ازار میدی بچه خواهرمم بچش دیر دستو پارفت بعدشم دیر راه افتاد بااینکه خواهربرادرش خیلی باش تمرین میکردن الان ماشاالله ۲سالش تموم شد اینقد ورجه وورجه میکنه همش روپاس و مشغول ریختو پاشه اونم تو آشپزخونه وبازیش همش با قابلمه ها وماهتابه و...😅 یه گوشتو درکن یه گوشتو دروازه فک نکن بخاطر حرفایی آزاردهنده مادرشوهرت

البته آدم فضول زیاده این که مادرشوهره این حرفا زده من از غریبه ها هم این حرفا شنیدم

اینا قبلا این رفتارا با خودشون شده میخوان از عروس انتقام بگیرن حرفایی که مادرشوهرشون بهشون زده رو عروسشون پیاده میکنن و اینکه حسادت میکنن معمولا از اینکه پسرشون به زنش زیاد اهمیت بده

جدی چرا قبول میکنید با مادر شوهر تو یه خونه باشید
شوهر که نتونه یه خونه اجاره کنه که زن و بچش تو آرامش باشن و عذاب نکش به چه دردی میخوره؟

اوووه با این حساب من باید خواهرشوهرمو هم سنگسار کنم هم آتیش بزنم همش بچت ریزه چرا لاغره زشته و...
همشون همینن خواهر ول کن

به حرفاش اهمیت نده بزار هر چی میگه به
فقط حواست به کوچولوت باشه
مادر بودن سخته یه مدت بگذره همه چی درست میشه ❤

عین مادر شوهر خواهرمه وایی نگم برات چجوریه بخدا خواهر شده ۴۰ کیلو اینقدر حرصش میده تازه اون پدر شوهره هم اینوریه فکرشو بکن تنها نیستی

عزیزم مادرشوهرهاهمشون همینن منم۶سال باهاشون زندگی کردم تاشوهرم خونه جداگرفت اصلاحرفهاش واست مهم نباشه بزن به بیخیالی زیادهم پیش شوهرت شکایت نکن بزارباچشمش ببینه مادرش داره اذیت میکنه تامیتوانی باشوخی جواب شوبده تاحرص بخوره اذیت نکنه من ازتجربه دارم بهت میگم مادرشوهرم اخرهای که باشون بودم بهم می گفت چقدرروت حرف میزنم واست مهم نیست بهش گفتم ارامشم خیلی واسم مهمه

۱.ب شوهرت نگو
علاوه بر اینکه کاری نمیکنه خودتو تو چشاش سیاه می‌کنی
۲.هر طوری شده سعی کن خونه کرایه کنید حتی اگر به قیمت قهر کردنت و رفتنت خونه بابات باشه
۳.من یبار جواب مادرشوهر و میدادم ولی دهنش بسته میشد

عزیزم اروم باش و سعی کن اهمیت ندی خوب نیست برات بعد میبرنت زندان تلف میشی حیفه جوونیت

دیوونه ای؟چرا اهمیت میدی بزار زر بزنه تا جونش دراد