بچه ها خبربارداریتون رو چطور به پدرمادرتون دادین؟؟
🥹🥹 به هردوشون گفتین یا فقط مادرتون!
خججالت میکشممم نمیدونم چرا و نمیدونم چجوری بگم
چندماهگی گقتین؟؟؟

بنظر من بیاین اینو تو جامعه ترویج بدیم با باباهاشون بدون خجالت برخورد کنیم اونا هم ب اندازه مادرا حق دارن از زبون خودمون بشنون من که ب جفتشون تو یه زمان گفتم

مامانم خونمون بود
ی روز تاخیر داشتم
رفتم دستشویی تست گذاشتم
اومدم بیرون گفتم این الان مثبته؟؟؟ دستام مثه چی‌میلرزید..هم مامانم بود هم شوهرم
شوهرم‌میگفت نه کجاش مثبته ی خطه
مامانم‌میگفت یعنی تو دوتا خطو نمیبینی؟ شوهرم نمیخواست باور کنه🤣
دگ با مامانم همون موقع رفتیم ازمایشگاه پیش خواهرم اونم تست گرفت و فهمید
خیلی مسخره و بی هیچ برنامه ریزی🤣🤣🤣

بعد تعيين جنسيت گفتيم به مامانا

من ک خیلی باهاشون راحتم
ب مامانم ک گفتم فکر نکنم این ماه پریود شم دیگ 😂 کم کم خودش گرفت
من خودم هل بودم هیجان انگیز نگفتم🫠
ب بابام هم گفتم داری بابابزرگ میشی
من با بابام راحتتر از مامانمم😅

برو سونو ببینیم با تاریخ پریودیت چند روز فرق داشت
من ۴ روز فرق داشت

من اونموقع که باردار شدم یه پستونک و جوراب بچه گذاشتم تو باکس و دادم به مامانم بازش کرد فهمید
ولی بچه ام نموند واسم فقط یکماه براش مادربودم😭🥀

از شب اقدام مامانم در جریان بود😂😂
بی بی چکم مثبت شد مامانم به بابام گفت

همسرم به خانواده خودش گفت دخترم هم به مامانم گفت بعددهن به دهن شده کل روستامیدونن باردارم🤣🤣

من به آبجیام گفتم اونم تو مسیج، دمشون گرم زحمتشو اونا کشیدن به مامانم گفتن

بارداری اولم یه جعبه شیرینی بردیم و پدربزرگ مادربزرگ شدنشون تبریک گفتیم. بارداری بعدیم همراه همراه شیرینی عکس سنوگرافی و با جوراب نی نی توی جعبه گذاشتم و پسرم به پدر بزرگ ومادربزرگش داد.

رفتی سونو گرافی واسه قلبش

تاتست روداری بزارتوجعبه بایه لباس نوزادی اینطوری سوپرایزمیشن

ی شیرینی بگیر ببر خونشون بهشون بگو

مادر ندارم
به بابا هم زمانی گفتم که بابت خونریزی مجبور شدم برم بیمارستان
بیچاره پیرمرد تا خودِ بیمارستان دو تا زیر زبونی قلب گذاشت🤦‍♀️🤦‍♀️

مامانم به بابام گفت. ۲ ماهه گفتم