من خونه مامانمم،چون خونمون طبقه سومه کلی پله داره
میرم سرکارو میام هیچ کاری نمیکنم فقط بیحال میخوابم
من همش در حال استراحتم و کلا خونه... یکم از لحاظ روحی ضعیف شدم چون اصلا جایی نمیرم و کسی رو ندیدم... دلم ی تفریح حسابی با ی مسافرت خوووب میخواد... اما دیگه انشاءالله گذاشتیم واسه سال بعد... زحمتای خونه و خودمم ک با همسرمه و مامانم
از روزی که فهمیدم جامو پهن کردم گوشه خونه
باروزی یه سرم و دوتا امپول زندم
امروز یه ذره بهتر بودم
خیلی سخته
همش میگم کاش بهمن ماه بشه تا دنیا بیاد
من شغلم هست بی حال بی حوصله سردرد های شدید به تصور کن باید با ی عالمه آدم هم سر و کله بزنم بعد بیام به کارهای خونه برسم همسرم هست وقتی خونه کمکم میکنه فقط سردرد نداشته باشم راحتم ولی دیگه دارم جون میدم از سردرد
من یه بچه ۱۱ ماه دارم خیلی سخته خیلی
ولی سعی کردم خودمو یه جورایی با شرایط اوکی کنم اما حالم اصلا خوب نیست
من که هنوز سختمه بخاطر این خستگی و بی حالی ایناش .
البته کارای خونه رو زیاد انجام نمیدم . آشپزی هم اگه حوصله داشتم میکنم .
مادرم زحمت میکشه غذا میفرسته واسمون
کلا به خودم سخت نمیگیرم
همسرم هم مثل خودم تنبله 😁💔
شرایط فرقی نکرده برام
من مه استراحت مطلقم و خونه مادرمم اما همسرم خداروشکر خیلی همراهه حتی بیستر از بارداری اول
اینها هست سرکار باید برم بچه ۳ ساله دارم غذام باید سروقت باشه
خدا روشکر خوبه درک داره البته من بچه چهارممه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.