۹ پاسخ

ببخشیدا ولی چی شده؟
برو روانشناس یوقت افسردگی نگیری

من از وقتی باردار شدم همه متوجه اشتباهاتشون شدن قبل بارداریم چه رفتارهایی داشتن
ولی دیگه اصلا نه محبتاشون نه متلکاشون برام مهم نیست
خودمو زدم به بی‌خیالی همه چیو سپردم به اون خدا و همیشه هم میگم که بازم خدا هست
بلند شو به خودت یکم روحیه بده دستو روتو بشور آب بخور میوه بخور یه تسبیح بردار ذکر بگو بیخیال همه سگای عالم چون خدا هست ...

عزیزم
شوهرمنم اعصابمو بهم میریزه
دیشبم اینقد عصبی شدم شکمم درد گرفت
همیشه حرف های منو یه چیزی توش درمیاره انگار من دشمنشم

بیچاره اطرافیان من کاری ندارن استراحت مطلق هستم کمک هم میکنن جاریم چن ماهه خونه منه شب میره خونش نمیزاره کاری کنم متاسفانه شوهرم درک نداره همش غر میزنه که تو دنیا فقط تو حامله ای مگه اینجوری میکنی 🥲

من وقتی میخوام ناراحتم یا دلم گریه میخواد فقط با این جمله که خسته شدم خودم شرح نمیدم، شرایطم را توضیح میدم از اینکه چرا میگم خسته شدم مثلا میگم سختمه حرکت نمی تونم کنم، حتی نمی تونم جورابم را خودم بپوشوم، یا چه میدونم هر چی عاصیم کرده اینجوری اطرافیان دلیلش را می فهمن بیشتر درکت می کنن، اینجوری یکم بیشتر دلداریت میدن😅 ولی بدون همه ما که اینجاییم فقط همدیگر را می فهمیم و شرایطمون یکی هست، همه از درک نشدن خسته ایم😅

من از زمانی که باردار شدم نمیدونم چرا اینقدر ریلکس شدم 🤣🤣🤣برام جا تعجبه دیگه واقعا رفتارا آدما برام مهم نیست،عزیزم بزن به بیخیالی برات مهم نباشه

اوه من ک خسته ترینم ازین قضیه دیگ خودمو زدم ب بیخیالی شدم سنگ🥲

دیگه چاره نیست...خدا بزرگه خودش هوامونو داره

عزیزم تموم میشه
مگر چی شده؟؟؟

سوال های مرتبط