میدونم میدونم الان جبهه نگیرید که بارداری و هورمونات بهم ریخته
لطفا درک کنید!!!!!!

تاحالا شده بعضی وقتا احساس کنید کسی دوستون نداره؟یا اونجوری که دوست دارید هیچ چیزی پیش نمیره؟!مثلا همزمان همه باهات بد بشن و بخاطر عصبانی شدنت تورو بد بدونن و مقصر نشون بدن توام انقد داغون بشی که حتی نتونی درست حرف بزنی و فک کنی بی فایدست اونجوری که فکر میکنی نیست
اینجور مواقع چیکار میکنید؟

خواهر این برا بارداری نیست من قبلشم گاهی اینطور میشدم😂

منم اینجوری ام

به جهنم که دوست ندارن مگه قراره همه منو دوست داشته باشند همین که خودم خودمو دوست دارم کافیه ...دیوانه م مگه بشینم گریه کنم بخاطر دیگران .احساس هیچکس برام مهم نیست مهم خودمم که میدونم هیچ وقت ظلمی در حق هیچکس نکردم خدا ازم راضی باشه کافیه .

من قبل بارداری این حسو ب خانوادم داشتم ،ولی چون برام مهم نبود و میگفتم باید حرمت نگه دارم خیلی رفتارم خوب بود،ولی الان نمیتونم کنترل کنم و رفتارایی ک ناراحتم میکنه رو سریع جواب میدم،اونا هم فکر میکنن حق با خودشونه چون قبلا لال بودم

من اکثراخانواده ی خودم بهم میگن مشکل ازتوعه ک همه باهات بدن😑

من روح و روانم بهم ریخته
بخاطر کارای اطرافیان و بی فکریشون
اولین بارمم نیس قبل بارداریم این دوره رو ی بار گذروندم
ولی الان وقت گرفتم برم پیش مشاور می‌خوام درمانمو شروع کنم ک از این بدتر نشم

تا دلت بخواد
حالا چرا جبهه بگیرن
من جدیدا دستامم میلرزه قبلا اینجوری نبودم

اره ..کلنجار رفتن و‌توضیح دادن بیفایدس🥲
هیچکس حتی نزدیک ترین ادم بهت نمیتونه درکت کنه
من سری میرم اینستا خودمو سرگرم میکنم
سعی میکنم اصا بش فک نکنم گریه نکنم تا جای ک ممکنه چون رو روان بچه تاثیر میزاره و بعد تولد میگن هرچی تو دوره بارداری استرس و اظطراب داشته باشی بعد تولد بچه کولیک و اینا میگیره
روزای بوده ک کارم ب خودزنی میرسیده ولی سعی کردم ذهنمو دور کنم بخاطر بچه🥲

اره والا منم درکت میکنم
بچه ی جاریم بی ادبی میکنه و منم به مادرشوهرم گفتم که چرا به من فوش میده خیلی زشته ،حداقل مامانش باید معذرت خواهی کنه
مادرشوهرمم میگه به خاطر تغییرات بارداری حساس شدی
والا کجای دنیا یکی به ادم بی احترامی کنه و اونیکی ابراز ناراحتی کنه میشه تغییرات هورمونی🤷🏻‍♀️

اره دقیقا دوره دانشجوییم این مورد برام پیش اومد دقیقا با شدت و وخامت زیاد از طرف همکلاسیام...

من چون از کسی توقع ندارم و رابطم رو با همه ادما جز همسر و پسرم محدود کروم اذیت نمیشم

کلا من هرزگاهی همینطوریم، خیلی وقتا هم معلوم نیست چمه تا گریه نکنم زار نزنم آروم نمیشم. بعد حین گریه غمام یدونه یدونه یادم میاد. آدمه دیگه دلش میگیره گاهی از همه و خودش

من سکوت ترجیح میدم

آره خیلیم شده
گاهی گریه
گاهی فحش و بد و بیراه به باعث و بانیش البته تو تنهایی خودم هااا
گاهی هم بی‌خیالی

اره ، میشینم گریه میکنم بعدشم میگم بسه دیگه مهم خودمم که خداروشکر رو پای خودمم هر کاری دلم بخواد برای خودم انجام میدم😁 درنهایت میگم اگه از اول رو عزت نفسم جدی کار کرده بودم دیگه این فکرا رو نمیکردم همیشه تلاش می‌کنم خودم رو باارزش بدونم که اون خلا پر بشه.

آره خیلی 😁 اونجور مواقع من همچنان حرف خودمو‌ میزنم طرفم بخواد گارد بگیره دیگه باهاش حرف نمیزنم و البته اینم بگم ذر صورتی که حق با من باشه

سکوت میکنم فقط... هرچی دست و پا بزنی ک چیزی رو بفهمونی یا ثابت کنی کارت بیشتر گره میخوره ، منم جدیدا حس میکنم خیلی تنهام و کسی دوستم نداره😥

آره واقعا
هیچی،گریه🥺

هیچی گریه میکنیم ولی اشتباه میکنیم😅