میخواستم غذا بخورم خواهرم زنگم زد پرسید دکتر چکار کردی دیروز گفتمش که از دکتر پرسیدم میتونم برم سیسمونی بخرم خطری نداره یهو خواهرم برگشت گفت دکترن مسخرت نمیکنه از این سوالا
من بعد ۸ سال باردار شدم معلومه که همش ترس دارم وقتی قطع کردم فقط اشکه که میریزم قلبم خیلی شکست درد اونجاست که حتی خواهرتم تو درک نمیکنه

چه ربطی داره به نظرم حرف خواهرت خیلی مسخره بود😐
ادما تا زمانی که جای هم قرار نگیرن یا خودشونو جای طرف نزارن درک نمیکن

چقدر سنگدلانه گفته....☹️

ادم به غریبه دلش نمیاد بگه اینو....خب چه ربطی داره.همه نگران میشن حتی اگه ده بارم باردار شده باشن باز هم نگران میشن .یه سواله دیگه،ادم با دکترش مشورت میکنه و درست ترین کار همینه که از دکتر بپرسه اون وضعیتو میدونه....

حالا تو بارداری زیاد غصه نخور گلم❤️

عزیزم اهمیت نده ماهایی ک سخت باردار شدیم و مسیر درمانی در پیش داشتیم تمام روحیمون داغون شده به اندازه کافی مخصوصا اگر مثل من کل بارداریتم داستان دار بوده و تماما استراحت مطلق اینایی ک شلوار شوهرشونو بپوشن حامله میشن انقدم خوش ویارن تا ماه اخر اصلا نمیفهمن حاملگی یعنی چی حرف زیاد میزنن منم حرفارو شنیدم ولی اهمیت ندادم جواب خودمو دادم گریه نداره ک هیچکس دیگری رو درک نمیکنه
من همش میشینیدم ای بابا چقد لوس میکنی خودتو چقد ادا در میاری نازتو بکشن ولی نمیفهمیدن چجوری دارم روزمو شب میکنم

اصلا ناراحت نباش دیگه بعضی وقتا آدم حرف از دهنش میپره

به حرف هیچکس اهمیت نده عزیزم
من موقعی که ویار داشتم از غذا کلا حالم به هم میخورد فقط با میوه سرپا بودم ، یه نفر که خودشم چندتا بچه داره به زور بهم میکفت میوه نخور دیابت میاری ، فلان کس تو فامیل اونقد میوه خورده دیابت آورده و ... ولی اینو تو ذهنش نمیزاشت که این فقط با خوردن میوه سر پاست ، آخه زنی که ویار داره دست خودش نیست که چی بخوره چی نخوره ، حتی اگه اون چیز ضرر هم داشته باشه چون دلش میخواد بزا بخوره

الهیییی
فک میکنم تغییرات هورمونی هم هست
منم دیروز از اینکه نمیتونستم راحت بخوابم کلافه بودم و گریه کردم. تو رو خدا با غصه غذا نخور خواهرت شاید لحنش خوب نبوده اما نمیخواسته دلت بشکنه

حالا شاید منظوری نداشته یه چیزی گفته به دل نگیر

منم به حرف همه حساس شدم عزیزم شاید واقعا منظوری ندارن ولی ما متاسفانه هورمونامون بهم خورده

چرا مسخره کنه
خب ادن باید سوال بپرسه دیگه

من خیلی درکت کردم ..من استراحت هستم نباید راه برم نمیتونم ی غذا بپزم بعد مامانم هر روز زنگ میزنه راه نرو منم میگم باشع و قطع میکنه خخخخخ.تو این چند ماه فهمیدم فقط خدااااااااا

ولش کن بابا میگفتی دکتر ک مسخره نکرد ولی تو داری میکنی
ادم حساس وزودرنج میشع کلا تواین تایم. غصه الکی نخور
سعی کن همه چیزو باجزئیات برا کسی نگی ک بخان چیزی بگن ناراحت بشی.
میگفتی اره رفتم خداروشکرهمع چی خوب بود دیگ توضیح نده ب هیچکس

چه ربطی داره ، منم بعد پنج سال خدا بهم بچه داد الان خیلی میترسم ... همه چیز جدی میگیرم و از دکترم میپرسم تازه دکترم هم میگه چون ای وی اف کردی هرکار قبلش سوال کن اصلا اهمیت نده مهم اینه تو خیالت از پسرت و سلامت خودت راحت باشه ..همین

من که با جفت پایین و خونریزی و بستری اونوقت مامانم دیده زیاد دراز میکشم میگه الان که چیزیت نیست
پس باید بشینم گریه کنم؟
ببین گلم از هیچ کسی توقعی نداشته باش که اینطوری دلت بشکنه

دقیقا مثل خواهر من خیلی بده هیچ کس هواتو نداشته باشه

عزیزم🥹🥹🥹تو خدارو داری ولشون کن

من چیزای میبینم. اینجا. اصلا. تعجب میکنم مگه. خواهرم. اینجوری میشه.
من بعد 20 سال. باردار شدم.
حتی مادر شوهرم ک زندگیم خراب میکرد الان فقط بهم روحیه میده.

ولش کن عزیزم حساس نشو بخاطر بچت برات مهم نباشه وازشون گذر کن ازاین حرفا همه جاهست

خیلی وقتا لازمه آدم هر چیزیو واسه نزدیک ترین فرد زندگیشم توضیح نده

عزیزم تو بارداری حرف زیاد میزنن.من که خودم۸ سال بچه نمیخواستم حالام کلی حرف بارم میکنن.توجه نکن

حساس نشو گلم شاید شوخی کرده
گریه نکن عزیز دلم✨️🎀

عزیزم خواهر تونم حق داره هیچ کس جای یکی دیگه نیس بعتره ب دل نگیری گلم😘😘😘

ولش کن عزیزم شاید منظوری نداشته الان بارداری بخاطر هورمونا حساس تر شدی 🥲

الهی بگردم عزیزم حق داری کسی که یک دردی و نکشیده باشه متوجه نمیشه
غصه نخور نی نی تو شکمت هم حالش بد میشه