خانومایی ک جنسیت بچتون پسر بود
میشه از علائم هاتون بگید از هفته ها اول مث پنج هفته و شیش هفته

به نظرم اینا همش بی ربطه چون زیاد دیدم علائما مث هم بوده یکی بچش پسر بوده یکی دختر
من سر پسرم اولش که سرگیجه داشتم و بیحال بودم
بعدش حالت تهوع هام کم بود زیاد حالم بد نمیشد بیشتر هوس فست فود و پفک و اینا داشتم و چیزای ترش
برا چیرای ترش گریه میکردم
بعدا هم که جلو تر رفتم رنگ پوستم خوب شده بود هیکلم خوب بود زیاد پهن نشدم زرنگ و کاری بودم
سر دخترم خیلی بیحال بودم همش میخوابیدم خییییلی حالم بد میشد حالت تهوع زیاد از مرغ خیلی حالم بد میشد
شیرینی بیشتر دوست داشتم
نه زیادولی ترشی دوست نداشتم
بعد هم پهن شدم و تنبل

علائما مونده ب بدن بخدا
هرکسی یه چیزی داره
من پسرمو باردار بودم
تا ۲ ماه هیچی نفهمیدم انگار اصلا حامله نبودم
بعد ک به ۳ ماه وارد شدم نصف سه ماه رو بیشترش حالت تهوع داشتم و استفراغ میکردم بعد اون ک وارد ۴ ماه شدم دیگه تا آخر چیزی نفهمیدم

من تا 12هفتگی نفهمیدم باردارم حالت تهوع هیچی نداشتم ب شدت عاشق خوردن شیرینی جات و کاکائو عسل بودم

کمر درد شدید تو ناحیه دنبالچه
ویار دوغ

من فکر میکردم دختره چون بچه اولم خیلی زود ب جنب و جوش افتاد و حرکاتش حس کردم سر بچه اولم از همون اول ویار داشتم سر این یکی اصلا ویار ندارم ولی در کل هر دو هوس چیزهای ترش داشتم

اولش خیلی پاهام درد میکرد.
همش گرسنم میشد. هوس چیزای ترش میکردم.

اصلا علائم ربطی نداره. من برعکس مامان آریا بودم تو کامنت اول که گفته سر دخترش عاشق شیرینی بود من سر پسرم عااااشق شیرینی بودم و از مرغ حالم بهم میخورد.. سرپسرم هفته های اول یه عااااااالمه جوش میزدم و احساس لرز،و گاهی احساس گر گرفتگی داشتم.. زیاد پهن و چاق نشدم. عاشق ابگوشت و کباب بودم...

من همون اول کار صورتم تیره شده بود خواهر شوهرم گفت صورتت رنگش تیره شده حامله ای گفتم نه فک نکنم چون نزدیک عید بوددرگیر خونه تکونی حواسم به موعدم نبود اومدم خونه دیدم ده روز تأخیر دارم.بعدش حالت تهوع و استفراغ شدید تا روزی که زایمان کردم ادامه داشت روزی سه چهار دفه بالا میاوردم از هیچی بدم نمیومد اما غذا رو معدم نگه نمی‌داشت پس میزد.خارش شدید بدن جوری که زخم شد همه جام. شیرینی جات متنفر شده بودم.علایم دیگه نداشتم

والامن دوتاش باهم فرق میکردولی دوتاس جنسیتشون یکی بود فقط رودوتاش ازماه اول معده دردوسردردواشتم

خيلي گُر ميگرفتم،خيلي ويار داشتم تا ماه آخر،انقدر ويارم بد بود كه هيچي دوست نداشتم بخورم ،با اين حال تا ٨ماهگي سركار رفتم

گر میگرفتم .لرز میکردم.بعد ماه های اول پاهام گر می‌گرفت اذیت میشدم .نسبت به مرغ و گوشت و ترشی حساس شده بودم .حالت تهوع نداشتم من.البته از چیزایی که احتمال میدادم حالمو بد کنه دوری میکردم.