۴ پاسخ

من دخترم عاشق اسکوتر بود رفتیم مغازه فروشنده گفت اگه اسکوتر میخوایی یعنی بزرگ شدی و نباید پستونک بخوری پستونکتو‌بده تا اسکوتر بدم دخترم داد ولی خیلی سختش بود طفلک از شیر سخت‌تر ترک کرد

چاره اش قيچي كردنه سرشو قيحي كن

دختر من حسابی بهش وابسته بود نزدیک دو سالگی تصمیم گرفتم از پستونک بگیرمش... اولش ی ذره از نوک پستونک رو قیچی کردم خیلی کم... در حدی ک در ظاهر معلوم نبود دو روز بعدش ی ذره دیگه قیچی کردم کم کم قیچی می‌کردم ک متوجه نشه اونم کم کم دیگه گذاشتش کنار... اوایل اذیت میشد بعدش کنار آمد

خواهر من سرشو پاره کرده بود داد دستش خواهر زادم هر کاری کرد دید نمیتونه میک بزنه یبار فقط گریه کرد ولی تموم شد 😂😂😂اون موقع بهش گفتم ظالم ولی واقعا چاره کار همینه

سوال های مرتبط