۶ پاسخ

مثل من شدی من ۳۸ هفته بودم هیچ آمادگی نداشتم و درد هم نداشتم پنج صبح ک‌بود یهو کیسه آبم پاره شد از جام بلند ک شدم اینقد اب رفت ترسیدم زودی رسوندم‌خودمو ب بیمارستان بستری کردن ۱۶ ساعت درد کشیدم اخر طبیعی نشد سزارین شدم😥

زایمان کردی

خب بعد چی شد‌؟
نی نی خوبه خودت خوبی زایمات راحت بود‌؟

الان زایمان کردی؟ بچه در چه حاله؟

عزیزم حال خودت و کوچولوت چطوری؟ خوبین؟ ایشالا که سلامت باشین

عزیزم بچه کامله چرا آمپول ریه زدن

سوال های مرتبط

مامان دلوین جونم مامان دلوین جونم ۶ ماهگی
#پارت دو زایمان
دیگه همسرم سریع دور زد و برگشتیم بیمارستان . اینم بگم جون فک میکردم میخوان بستریم کنن از صبح هیچی به جز یه کیک و اب میوه نخورده بودم و وسایل دخترم رو با خرما و اب میوه و اینا برداشتم بردم. رفتم بیمارستان دکتر گفت دراز بکش و اصلا استرس نداشته باش، ازم دوبار ان اس تی گرفت که گفت بگو شوهرت کارای بستریت رو انجام بده،منم رفتم به شوهرم گفتم اونم کار رو انجام داد و زنگ زد به مامانم ،حالا هم استرس زایمان طبیعی رو داشتم که تجربه اولم و نمیدونم چی در انتظارمه هم خوسحال بودم، تا وارد زایشگاه شدم تخت های کنار رو نگاه میکردم که از درد به خودشون پیچیده بودن واقعا خیلی ترسیدم و من هم کلا درد نداشتم و یک انگشت بیشتر باز نبودم ، دوباره برام دستگاه نوار قلب بچه رو گذاشتن و گاز اکسیژن وصل کردن و 4 تا سرم مختلف زدن ولی من درد اصلا نداشتم،از ساعت 4 تا 9 شب بدون درد بودم، تقریبا ساعت 7 بود که تخت کناریم رو قرص گذاشتن و براش کیسه ابش رو پاره کردن که از درد جیغ میکشید، با خودم گفتم منم کیسه ابم پاره نیست یعنی قراره همینجوری بشم و کاملا خودمو رو باخته بودم و گریه میکردم که با گریه های من قلب بچه بیشتر افت میکرد و هعی ماما و دکتر پیش من میومدن...😭