۲۱ پاسخ

حالاچراب این چیزافکرمیکنی
کجامیخوان برن بهترازجای ما

به کیلم 🌶️

نمی تونم تصور کنم چون اون بیشتر بهم وابسته است

جرش میدم.
من بدون اون نمیتونم 😀😀😀😀

کل حق و حقوق و مهرمو میزارم اجرا تا برگرده

تصورش هم سخته
خدایی که واسه کسی پیش نیاد

دیونننه میشم🥹

شوهرم چون انتخاب خودم بوده هیچ کسم راضی ب ازدواجم نبود همین الانشم خیلی منتظر اینروز برامنن . من واقعا میمیرم اگ این اتافق بیوفته و ی عده خوشحال شن

وحشتناکه برام🤦🏻‍♀️فک کنم درجا سکته کنم😁

من یه جشن بزرگ تووتالار میگیرم🤪🤪🤪😆😆😆😂💃💃💃

هیچی رفته دیگه میرم خونه پدر شوهرم مهریمو ازشون مطالبه میکنم😂

اگه جایی بره به شدت تعجب میکنم....

حتما بر میگرده چون یه چیزی یادش رفته ببره 😆

هیچی ناراحت ک میشم و مادرشوهرم خوشحال ولی دگ زندگیمو جدا میکنم برگرده دگ هیچ فایده ای نداره،البته خیلی کمه احتمالش خونوادش مایین همیشه میگه بی شما هیچم

سلام یعنی چی وسایلاشو جمع کرده رفته ؟

نمیره چون هیچکس اندازه خودم دوستش نداره

وای سکته میکنم خدا اون روز و نیاره

رو به قبله می‌شینم میگم خدای مهربون
چرا باید زمونه روز منو سیه کنه؟

میدونی اولین جواب توی ذهنم چی اومد گفتم اگر بگم شاید زشت باشه ولی خب مغزم جواب داد میگردم پیداش میکنم و جرررررررش میدم😅😅😅😅🤣🤣🤣🤣🤣

نمیره بابا
میرم مهریه رو میذارم اجرا نامشم میبرم برا شکایت طلاق

خودمو میکشم

والا تحمل نمیکنم منم میرم ازون خونه چون از تنهایی میترسم میرم خونه بابام بخوابم. بش پیام میدم میگم خواستی برگردی قبلش بیا دنبالم . خودش می‌دونه میترسم

سوال های مرتبط

مامان علیرضا مامان علیرضا ۵ سالگی
سلام
تا با توجه به سوال قبلم ، همسرم دید ناراحتم و اعصاب ندارم ، گفت بیا سرویس بگیریم براش ، بالاخره روز به روز شکمت بزرگتر میشه و سختت میشه و هوا سرد بشه تو زمستون و یخبندان بشه ، چجوری میخوای ببری و بیاری و امسال هم پیاده ببری و بیاری ، سال دیگه باید با سرویس بره ، پس بیا از الان بگیریم و عادت کنه و منم فوقش تا آخر اسفند می‌تونستم ببرم ، چون زایمان ۲۲ فروردین زده و دیگه زنگ زدیم و گفت ماهی ۸۰۰ تومن ، حالا الان چون چیزی نمونده تا آخر ماه ۲۰۰ تومن بدین ولی از ماه دیگه ۸۰۰ تومن هست و بعد گفت کلاس کدوم معلم هست و گفتیم فلان معلم و گفت از اون کلاس ۲ یا ۳ نفر سوار میکنم و دیگه به مدیر شون هم خبر دادم که سرویس گرفتیم و از این به بعد سرویس میاد دنبالش و همین طور میارش پیش دبستانی ، چون به هیچ کسی جز خودم بچه رو تحویل نمیدن حتی شوهرم و باید خودم به مدیر اطلاع بدم
حالا پسرم هم خوشحاله که با ماشین میره و میاد و دیگه پیاده نمیره ، آخه میگه خسته میشم و حوصله پیاده رفتن ندارم ، چون با ماشین همه جا رفتیم و یا شوهرم بغلش کرده و یا مسافت خیلی کوتاه پیاده رفته ، الان دوست نداره پیاده روی
حالا من عذاب وجدان گرفتم ، با خودم فکر میکنم که وظیفه ی من بوده که ببرم و بیارم و کوتاهی میکنم تو حقش
فرزندپروری فرزندپروری فرزندپروری