تجربه ی شخصی من از بچه ای که ب شدت ب شیر وابسته بود و فقط با شیر میخوابید و غذا اصلا نمیخورد. نمیشد تدریجی از شیر بگیرمش چون یسره بهم چسبیده بود و خودمم شیر زیاد داشتم . دو هفته پیش اخرین وعده رو بعد خواب صبحش دادم و تمام . دیگه با کسایی که دوسشون داره مثل داداشم و زنداداشم کنترات گرفتیم اقارو که سرگرم بشه و سمت من نیاد زیاد . فقطم چسب برق زدم گفتم بوف شده . بعدشم شب ب سختی روی تاب خوابید کلی غلط زد صبح با گریه ی زیاد بیدار شد و دوباره گذاشتم رو تاب و اب دادم . و سینه هام بشدت دردالود شد روز دوم ب طوری که قلوه قلوه شده بود فقط با دوش اب گرم و کیسه اب گرم نرم شدن . الانم همچنان سنگینن ولی دیگه پر و دردالود نیستن. از اینکه بعضی شیرشون و میدوشن بگم من دوشیدم واین پروسه بیشتر طول کشید چون سینه هی شیرش و تولید میکرد
الان زود نیست؟؟
من اصلا نمیتونم چند بار خواستم از شیر بگیرم ولی وقتی گریه کرد دلم نیومد ..
من هیچ قرصی استفاده نکردم ولی چن روز اول میدوشیدم سینمو خالی میکردم تا یوقت تب لرز نکنم دیگه کمکم خودش خشک شد
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.