۳۰ پاسخ

صبر کن بکم بزرگتر شه نمیذاره کتاب دستت بمونه میاد میگیره ازت 😂🤦🏻
الان کاره یواشکی من شده کتاب خوندن 🤣

اوخوداااااا❤️
چه چسب جذابی
تا باشه از این چسبا😋😍

من ۴ جلد ازین مجموعه ابنبات رو خوندم و باید بگم عااالین. به ترتیب آبنبات هل‌دار، پسته‌‌ای، دارچینی و نارگیلی و لیمویی. خیلی خوبن خیلی! لیمویی رو هنوز نگرفتم و کلی شوق دارم که برم بخرمش

وای مامان حسین سرویس چوب دختر من دقیقا مثل برای حسین جونه🥰

منم‌خوندمش خیلی کتاب خوبیه .

خیلی باحاله این کتاب😁 من تو طاقچه خوندم

سلام عزیزم میشه لباساتون که لازم ندارید رو به من بدین خیلی نیاز دارم 🙏🥺

درخاستمووو قبول کنن🥹❤️🍓

من تماااااام جلد هاش رو خوندم و می تونم بگم جزو بهترییییین کتاب هایی که تو این سبک خوندم بود
عالیه خیلی قشنگه

ماشاالله به گل پسرت عزیزم ❤️
گل پسر منم همین جوری شده دوست داره جلو چشمش باشم همش 😁❤️

کتاب روح آدمو میبره تو آسموووووون😍😍😍

فک میکردم فقط من یدونه از این چسبا دارم
حتی تو خواب چک میکنه کنارش باشم اگر نباشم با گریه میاد سمتم و میخوابه دوباره تو بغلم

وای این کتاب عالیهههه😍😍😍
ینی خداست 😁✌🏻
بس که قشنگه 🩷🌸🎀
دقیقا عین اسمش🥰

ای خداااااا🥺❤️ فقط اون صندلیش که برگردونده❤️🫶🤣

وای این کتاب عالیه منو از افسردگی بعد از زایمان نجات داد. بقیه ابنباتام بخون اونام خیلی شیرینن

ا قشنگه راجع به چیه‌گلم

ماشاءالله کوچولو 😍🌹

من دخترم دو روزه انگار قرص خواب خورده بیشتر میخوابه نمیدونم چرا🤔

وقتی هم خوابه یا منم میخوابم که وقتی بیدار شد انرژی داشته باشم یا به کارای عقب مونده میرسم

ولی وقتی زیاد میخوابه دلم براش تنگ میشه بعضی وقتا خودم میرم بیدارش میکنم 🥹💕

ماشالله بهش گل پسر 😍

وای ابنباتا خیلییی قشنگ و خنده دارن همشونو حتما بخون

خداحفظش کنه، آبنبات پسته ای هم قشنگه

ey jooonm❤️😍

گل گفتی، یه عدد چسب که دلش میخواد همه جا باشه😁
والا کتاب خوندن که به سختیه، یه کتاب شروع کردم، تا میبینه سرم تو کتابه، میاد دالی بازی میکنه و ازم میگیرش

میخوام الگو خیاطی بکشم. خودشو پهن کاغذا میکنه، مچاله میکنه😬

خیاطی میکنم، خودشو به صندلی آویزون میکنه و وامیسته😩

جلوی آشپزخونه، یه صندوقچه گذاشتم که نیاد داخل، خدایی نکرده اتفاقی نیوفته، خودشو رو اون میندازه 🤓

میام به خودم برسم‌پای آینه، به پاهام میگیره و وامیسته🤯

منم همه جلداشو خوندم خیلی قشنگه این جلدشو خریدم وقتی خوندم به کتابخونه اهدا کردم
بقیه جلداشو الکترونیکی خوندم

منم این کتاب تاص 80 خوندم ول کردم حوصلم نشد

مام همینطور خواهر
مام همینطور

تصویر

کله گردالی داره بزرگ میشه ماشاالله
دیگ اون کله کوچولو موچولو داره از بین میره😭🥹🥱🥱

ای جانم🩵⚘️

تنهابازی میکنه؟؟؟ چطوری؟؟؟

من دسشویی نمیتونم برم منو میبینه تکون میخورم میزنه زیر گریه
جا ب جایم دارم ینی اسیرشدم قشنگ

من همه جلد این کتاب خوندم عالیه🤣

سوال های مرتبط

مامان کوروش💙 مامان کوروش💙 ۱۰ ماهگی
مامان 𝘼𝙧𝙨𝙖𝙢👑 مامان 𝘼𝙧𝙨𝙖𝙢👑 ۱۰ ماهگی
مامان کیــــان🧸🫧 مامان کیــــان🧸🫧 ۱۳ ماهگی
مامان هستی جونم🍯🧡🌈 مامان هستی جونم🍯🧡🌈 ۱۱ ماهگی
مامان آناهیتا 💜 مامان آناهیتا 💜 ۱۳ ماهگی
بیاین براتون از یه معجزه حرف بزنم شاید بدردتون بخوره

معجزه‌ی روال روزانه!
دیدین بعضی بچه‌ها چقدر خوب و راحت و به موقع می‌خوابن؟ صبح‌ها سرحال و شاد از خواب بیدار میشن و در طول روز هم مثل یه فرشته کوچولو رفتار میکنن؟ مامان باباشونم با این وضعیت خیلی از بچه دار شدن راضی و خوشحالن و روزا و لحظه‌های خوبی رو کنار وروجکشون سپری میکنن!
خب بذارید بهتون بگم که احتمالاً معجزه روال روزانه پشت این ماجراس

روال روزانه به این معنا که زندگی کودکتون هرروز دارای برنامه منظم و پیش بینی شدس و مثل یه اهنگ تکراری اما دلنشین، به زندگی کودک نظم میبخشه
روانشناسا تأکید دارن که بچه هایی که توو محیط‌های دارای ثبات و پیش بینی‌پذیری بزرگ میشن و زندگی میکنن، کمتر به اضطراب دچار میشن! در حقیقت همه حرفشون اینه که وقتی یه کودک بدونه چه اتفاقی در انتظارشه، ذهنش ارومتر و اماده‌تره!
درست کردن یه برنامه منظم برای زندگی‌ و خواب یه کودک مثل کاشتن درخته!
در ابتدا شاید کار سختی بنظر برسه اما با رشد این درخت، شما مزه میوه‌های شیرینِ ارامش و شادی و رشد سالم را خواهید چشید :)

دخترک من اما چند روزیه که بخاطر دندوناش یکم از روال روزانه‌اش دراومده و اذیت شده..
البته ساعت خوابش هنوز منظمه ولی وقتی بیداره بدون من بازی نمیکنه و مثل قبل حوصله نداره..
کاش میشد این تغییرات بدنی‌شون رو هم یجوری مدیریت کرد که کمتر اذیت بشن🥹
اخ که چقدر توو این چند روز به فروپاشی روحی و روانی نزدیک شدم و چقددددر از خودم راضیم که تونستم خودمو کنترل کنم و خشم و خستگیمو سر کوچولوی دلبندم خالی نکنم :)

عکس مربوط به کیک تولد بنیامین جونه که لحظه به لحظه‌ درست کردنش اناهیتا یا بغلم بود یا خواب بود یا به پاهام چسبیده بود و دلش میخواست بغلش کنم ؛)