۸ پاسخ

پسر منم مامانمو میبینه منو اصلا نمیشناسه. تو این دوره برات بهتره

خوش بحالت مادرداری خدابرات نگه ش داره هرچی میگه به دل نگیر

دختر من که رک گفت کاش مامان جون مامانم بود 😅

یه مدت اینجوریه ،دختر منم اینطوری بود ولی الان فقط به خودم وابستس

مثله پسره من کلا با مامانمه بهتر بزار عادت کنه به مامانت

مثل دختر من حتی با من نمیخوابه با مامانم میخوابه

چ بهتر بچه برادرشوهر منم همینه

چه بهتر

سوال های مرتبط

مامان پرنسس تودلي🩷 مامان پرنسس تودلي🩷 هفته سی‌ودوم بارداری
پسرم چندشب پيش به مامانم گفت بيا خونه امون مامانم نيومد بهش تعارف كرد تو بيا پسرمم رفت شبم خوابيد خيلي راحت اصلا هم بهانه نگرفته فرداشم نيومد گفت نيايد دنبالم تا غروب با گريه اومد خونه كه چرا اومدن
اين چند روز همه اش با مامانم ميره هيئت و روضه دوست داره نمياد خونه
فردا شبش نزاشتيم بره گفتيم اجازه نميديم دوباره امشب مامانم و بابام خونه امون بودن پاشد رفت اينقدرم بلده چكاركنه خودشو لوس ميكنه قيافه مظلوم ميگيره جيگرم كباب ميشه براش ولي وقتي ميره مي خوام بميرم همه اش فكر ميكنم چه مامان بديم كه جاي ديگه رو به خونه خودش ترجيح ميده عذاب وجدان داره منو ميكشه نميتونمم بخوابم حس خفگي دارم
ده دفعه به مامانم پيام دادم بيايم دنبالش ميگه نه خوابيده خوشحالم بود
چكار كنم؟
قبلا اصلا شب نميموند صبح تا شبم ميموند شب ميگفت بايد شماها هم بيايد اينجا يا برميگشت خونه
امشب با باباشم رفته هيئت بهانه منو گرفته برگشته ولي خونه مامانمو نميدونم چرا ميمونه