دکتر بهم استراحت مطلق داده بامادرشوهرم اینهازنده گی میکنم اصلانمیتونم استراحت کنم 24ساعته کارواسه 11نفر
خواهرشوهرمم بامازنده گی میکنه ماه هفتش هست سه ساله من ازدواج کردم این دست ب یه لیوان اب نزده همش من درست میکنم میارم جلوش الان همینقدرفکرنمیکنه این اوضاعش خوب نیس حداقل یکم کمکش کنم

کاریت ب اونا نباشه خودت برا خودت دلت بسوزه اگه خودت برا خودت ارزش قائل باشی بقیه هم یاد میگیرن بهت احترام بزارن

خب توچراپامیشی؟
توازاول خودتوزیردستشون انداختی
الانم اندازه خودتوشوهرت درست کن غذاببرتواتاق یاکلابیرون نرو

نکن دست نزن به هیچی
خودت ب فکرخودت نباشی هیچکس نیست

یا برو خونه مادرت بگو دکتر گفته استراحت یا درست کن اندازه ۲ نفر ببر تو اتاق خودت

اگر استراحت مطلقی اصلا تکون نخور این همه آدم اونجاست هر کی هر چی میخواد بخوره تو اندازه خودت و همسرت درست کن

تو این روزا چون هورمونات زیاده اشگت دم مشگت باشه الکی بگو آخ آخ کمرم سریع گریه کن دم اومدن شوهرت به خونه سرتم ببند چشماتم که قرمز بگو دلم کمرم درد میکنه امروز زیاد کار کردم اون خودش اتوماتیک میدونه دیگه چیکار کنه

عزیزم تو هم احتیاج به استراحت داری چرا باید انقد کار کنی من بودم میرفتم پیش خانوادم این مدت ببینم چیکار میکنن برو پیش خانوادت وگرنه زایمانت سخت میشه به فکر خودت باش بخدا با اونهمه کار هم باز پشت سر آدم حرف میزنن ولشون کن خودت مهم تری واسه خودت و بچه ی تو شکمت ارزش قائل باش

خب تو ک هفتت پایین تره باید بیشتر بفکر باشی ک

به شوهرت بگو که بهشون بگه

خودتو بزن به مریضی مثلا بگو کمرم درد میکنه نمیتونم زیاد خم وراست بشم شکمم درد میکنه ناز کن برای شوهرت کناراونا اروم قدم بر دار کاراتو مدت زیاد انجام بده یعنی خیلی زرنگ نباش بگو زیاد سرپا وایستم کمردرد میگیرم باید استراحت کنم بگو دکتر گفت جفت پایینه باید استراحت کنم اونجوری کن

من دیروز خونه مادر شوهر بودم هم عروس جدیدم هم بود دست نمیزد من هی پا میشدم غذا و جارو اینا با وجودیکه دو هفته اس خونه بابام استراحت کامل بودم فقط غذا میخوردم دیدم اونا هم انصاف ندارن مادرشوهرم بلند شد گف هم عروست دلش کله پاچه میخواد گناه داره براش تمیزش کن بپزش تا بخوره منم بلند شدم اومدم خونه بابام گفتم ررررریپ

خب من بهشون گفتم دکتربهم استراحت مطلق داده اصلافکرنمیکنن

خب به شوهرت بگو