۷ پاسخ

آره ولی مثلاً اسباب بازی‌هایی که دوتایی مثلاً مثل گیتار یا مثل اون عروسک‌ها رو اونا رو کلاً جمع کن یا بذار مثلاً یه گوشه‌ای که فضای کمتری باز بگیره

اره الان بهتره

مال من پسره انقد عروسک داره از دختر بیشتر رر
میخام جمع کنم

نمیریزتشون باهاشون بازی کنه ؟

به نظر من بهتر ماشین کنترلی و ماشینا یکمیشو بذاری تو همون ویترینش
عروسکارو میتونی رو شلف بذاری جلوه بهتری داره

عروسک بزرگترا رو بزار بالای کمدش
ی سری چیزا که کمتر استفاده میشه هم لازم نیست توی چشم و دست و پا باشه بزار داخل کمد دیواری هر از گاهی بیار بازی کنه
مثل اونایی که تو کارتون خودشن یا گیتار یکی بسه یکی دیگه رو جمع کن بزار دورش خلوت تر باشه

اینا هم موند برا روی شلف ها

تصویر

سوال های مرتبط

مامان ❤  hana ❤ مامان ❤ hana ❤ ۳ سالگی
امروز کلی اتفاق عجیب و پر از دلهره و استرس واسم افتاد طوری ک پریود شدم از استرس زیاد

اولی چند تا لباس برا دخترم بود گفتم نندازم ماشین قاطی لباسا رنگ پس میدن بردم حموم با دست بشورم

دیدم صدایی از دخترم بلند نمیشه صداش زدم چند بار جواب ندا د
رفتم دیدم در کمد(چند تا عروسک و اسباب بازی گذاشتم تو اون کمد ) بازه دخترم سرش گذاشته وسط کمد دراز افتاده چشماشم بسته
یا امام حسین فکر کردم خورده زمین بیهوش شده دور از جونش ....چشام سیاهی رفت جیغ میزدم و خودمو میزدم و طفلی دخترم خواب بود بیدارشد کلی از ترس گریه کرد

بعدش رفتم خونه همسایه از تو باغشون سبزی شنبلیله اورده بود همه میخریدن منم رفتم خریدم خبر مرگم
همه گفتن عه دخترت چ بزرگ شده موهاشو چ فره چ ناز حرف میزنه
اومدم تو حیاط بچم جوری افتاد دماغ و دهنش پر خون شد اینقدر جیغ زد و گریه کرد

بهونه بهونه و گریه ک زنگ بزن ب بابا (شوهرم شهر دیگس واسه کارش )
عکسشو فرستادم واسه شوهرم تا سین کرد سریع زنگ زد

زهرا بچم چی شده تو رو خدا بگو بغض کرده بود بچمم صدای باباشو شنید وای خدا داغ دلش تازه شد گریه گریه شوهرمم صداش میلرزید ....

فیلم هندیش کردن پدر و دختر

چقدر مادربودن سخته بخدا

وقتی دخترم خواب بود و فکر کردم افتاده اون لحظه انگار قلبم از جا کنده شد

خدا خودش ب داد دل مادرایی برسه ک بچه از دست میدن فقط خداست ک صبرشون میده واقعا