روز زایمان برا همه مامانا سخته چ طبیعی چ سزارین یکی قبلش درد داره یکی بعدش اونم ی کوچولو کنارته مسئولیتش باتوهه همین که داریش انگار دنیا رو داری سختی هایی هم داره ضعف داری چون خون ازت میره ولی بازم شیرینه منم ب ی بچه راضی نیستم
حالا شوهره من حتی یه بارم نپرسید چی شده به یه ورشم نیس
من یه پسر ۱۳ ساله دارم اینقدر کفت خواهر برادر میخوام که پارسال تصمیم گرفتیم بچه بیاریم که زد خدا دوقلو داد به ما اونم هر دوتاش پسر ما العان جونمون رو برای این بچه ها میدیم
ولی اگه سد دوست داریم چند سال دیگه Ivf کنم یه دختر بیارم اخه من عاشق دخترم اگه نداشته باشم احساس میکنم آرزو به دل میمیرم خدا روشکر اصلا مشکل مالی هم نداریم
من دلم ۶ تا میخاد
زایمان طبیعی یه نعمت بزرگیه
هر دو زایمان سختی خودشونو دارن
منم خیلی دوست دارم باردار بشم همیشه هم از زایمانم برای شوهرم تعریف میکنم مخصوصا لحظه ای که بچه رو میزارن رو سینه ت دیوونه کننده س
تک فرزندی بنظرم خیلی سخته ما یه فامیلی داریم که اول رو میخونه گریه میکنه میگه من آبجی یا داداش میخوام
آخرشم میگه خدایا این چه بابا مامانیه به من دادی حرفامو گوش نمیدن
وای منم زایمان طبیعی بودم من خواهرم ازم فیلم گرفته بعضی وقتا فیلمونگاه میکنم گریه میکنم خداروشکر گذشت بچه بعدی فعلا شرایطش نیست ببینیم خدا چی میخاد
منم به طرز عجیبی دوست دارم الان دوباره حامله بشم و دومی رو بیارم با اینکه منم خيلی سختی کشیدم
فقط منطقم اجازه نمیده فعلا فکر دومی باشم
منم توبه کردم از توبه بدتر زایمان طبیعی نه اصلا بنظرم سزارین هرچندم درد داشته باشه می ارزه ب طبیعی وای من مردمممم واقعا
خوش ب حالت ک همسرت گوش میکنه،من بخام بیشتر از 2 یا نهایت 3 بار بگم میگه بابا اینو صد بار گفتی، و چنان ذوقی کور میکنه ازم.. 🤦🏻♀️
من واقعا دلم 4 تا یا بیشتر میخاد، ولی حدود یک ماه پیش و الان پسرم مریض شده و ب معنای واقعی ب 💩 خوردن افتادم... با خودم حساب میکنم اگه با بی خابی اخلاقم عوض بشه و نتونم درست کنارش باشم پس واقعا مادر خوبی نیستم..
به نام خدا طبیعی بودم اول و آخرین باری بود که از این گ ....ه ها میقولم خداحافظ🤣🤣🫤
منم طبیعی بودم و همسرم موقع زایمان کنارم بود و همه چی رو با چشم خودش دید.... ولی فک کنم اگه بخوام بازم به فرزند بعدی فکر کنم بازم طبیعی رو انتخاب کنم گرچه خیلی خیلی اذیت شدم
بنظرم برای تو که چندتا بچه دوست داری زایمان طبیعی بهتره ... سزارین چسبندگی میاره ، دوره نقاحتش بیشتره و با بچه دیگه سخته ، و معلوم نیست اون داروی بی حسی کمر چه عوارضی داره ، بعد هردو زایمان تا ۱۲ ساعت دستم یهو میپرید با درد شدید ، انگار یه سیخ فرو کردن توی کتفم بعد دستم خودش میپرید ، در حدی میپرید که کاملا عمودی میشد ، هر پنج دقیقه ، دیگه تا این حالت از بین بره از درد مردم . بعد هم روز بعدش یه درد غیرطبیعی زیر استخونهای قفسه سینه شروع شد . متخصص بی هوشی که فوق تخصص درده میگفت اینها عوارض ناشناخته س .
بعد خواهر من ۱۶ ساعت درد زایمان طبیعی رو هم کشیدم ، میدونم چطوریه ، تازه واسه من از همون اول که آمپول فشار زدن ۲ دقیقه درد خیلی شدید بود و فقط ۳۰ ثانیه ول میکرد
من دوتا بچه دارم برا هفت جدو آبادم بسته
قسمت ....کاش میشد دلیل بعضی اتفاقات رو خدا بیاد مستقیم ب آدم بگه ....
اینکه عکس و فیلمی از روز زایمان ندارم اینکه هیچی نتونستیم با خودمون ببریم حتی آغوشی پسرم
منو خیلی غمگین میکنه یادش ...
بخاطر همین میگم سزارین انتخاب مشخص تریه و از این جهت ک طبیعی همه چیز غیرقابل پیش بینیه باگ بدیه و اینش خیلی بده ...
تجربه من اینه...زایمان من طبیعی قرار بود باشه و من سه سانت بودم وقتی رفتم معاینه و دکترم رئیس بخش زایمان بود و نامه نگرفتم ...۲۹اسفند وقت نماز یهو از تخت بلند شدم و یه عالمه آب ریخت و بلافاصله درد هام شروع شد
و رفتیم بیمارستان تازه اونجا بعد تایمی فهمیدم جفت خونریزی کرده💔
نمیدونم دلیل این قسمت چی بود..... 💔
اتفاقی و یهویی و بی برنامه ریزی
تحمل چند ساعت درد طاقت فرسا
آخرشم سزارین
منم بخاطر اینکه خودم خانواد کم جمعیت داشتم دلم میخواد یه خانواده بزرگ داشته باشم ... بخاطر خیلی چیزا ک دیگ مجال گفتن نیست
ولی آیا میشه با سزارین؟
ولی اگ بخوام یه جمله بگم راجب طبیعی...درد وحشتناکی تجربه کردم ...
و اصلا آسون نیست اونطوری ک تو اینستاگرام نمایش میدادن ...
دوتا دارم خداروشکر ی دختر ی پسر دیگه بسه پرونده حاملگی بسته شد
منم میخوام بچه دوموستید سوم حتی
بچه یکساله بشه حامله میشم انشاالله هر چیزی حال و حوصله میخواد صبر کنم ۷سال دیگ خودم پیر و بدون حوصله میشم
واقعا برام سواله اونايي ك چهارتا بچه ميارن چطوري از پس مخارجش بر ميان؟؟؟؟ مثلا يه بسته پوشك ك براي ٥ روزه بچه س ٤٠٠ هزار تومنه يا يع ماهيچه ك ميشه ٦ بار باهاش سوپ درست كرد كيلويي يك ميليون و دويستع. چطورياس؟؟؟؟؟
فکر نمیکنم اصلاااا
من درحال حاضر دوتا دارم و زایمانمم طبیعی بوده ازشدت خستگی ک دارم تااطلاع ثانوی بچه نمخام دیه😊شاید باورت نشه اینقد ک بچم ب گهواره وابسته هست روزا ک خوابش درحد پنج دیقه الانم ک خوابه اینقد سبکه ک اگه گهواره تکون نخوره بیداره تاصبح بایدتاب بدمش بدنم خیلی نیاز ب استراحت داره دیگه کلا بیزارشدم ازبچه اسم زایمان میاد منواسترس میگیره😓😂
مادرم ب شدت مخالف بچه داشتن منه امروز گفتم سال بعد باردار میشم ک تو زمستون فارغ بشم گفت تو ب هفت جدوابادت میخندی 😁 گفتم خو زیاد ک باشن میخان ببرنم سالمندا پولو تقسیم میکنن تعدادشون کم باشه سالمندا نمیبرنم میندازنم کوچه ب خاطر سنگینیه پولش اونم هرچی فوش بلد بود نثار من و هفتصد پشتم کرد 😁😁
چه جالب
یهو اومدم گهواره و متن شمارو دیدم!
منم امشب داشتم به همسرم میگفتم من خیلی بدشانسم که مجبور به سزارین شدم
و در مورد شیرخشکی شدن بچه
و شرایط این روزام
هی گفتم و گریه کردم
تا خوابش برد...
تا اومدم گهواره و این پُست شمارو دیدم!
ظاهرا زایمان یه غول بی شاخ و دم بزرگه یه خاطره تلخ
منم مثل شما فکر میکنم
دلم بچه سوم چهارمم میخواد
ولی!
با سزارین ممکنه دیگه نشه چهارتا زایید!
پس قدر زایمانتو بدون دوست من
موقق یاشی🌱
یکی دیگ.. پنج سال دیگ
من ۱۰ ساله دیگه به فکرشم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.