۲۰ پاسخ

والا ما از وقتی پسرم اومده خداشاهده انگار خواهر برادریم🫢😂😂😂

پریسا جان سلام
خدا به یه زن قدرت خارق العاده داده در عین خستگی میتونه شادی آفرین باشه در عین ناراحتی روحیه میده....
اگه اقتدار مرد رو حفظ کنی به دو چیز برسی شکم و نیاز جنسی میشه برده تو
کاملا طبیعی هست که هر دو خسته باشید ولی با یه نوازش زنانه به یه حرف محبت آمیز با یه بوشه به دستاش و اینکه بهش بگی میدونی چقدر برای زندگیش زحمت میکشه و قدر دانشی و خیلی حرف و کارایی که کوچیک ولی برای مرد خیلی باارزشی میتونه شمادوتا رو از این وضع نجات بده
هممون تو یه برهه از زمان این حس رو تجربه میکنیم ولی یه زن باهوش و با سیاست میدونه کی و کجا و چجوری از اون زبونش استفاده کنه

خانوما به همتونم
با این شوهراتون حتما یه هنری یاد بگیرید حتما یاد بگیرید
چه بدونم خیاطی ناخن مژه حتما یاد بگیرید

اکثر پدر مادرا همینن.فقط مادر افسردگی بعد زایمان نمیگیره.پدر هم مسئولیت عاش بیشتر میشه.دگ وقت عشق بازی و ولخرجی و تفریح و گردش ندارین مثل قبلا.مثل قبل شوخیای دستی و فحشای خودمونی ندارین.یهو دات گرف پاشو بپوش بریم بیرون نداریم.باید همدیگه رو درک کنین .ی تایمای ک‌بچه خابه باهم باشین.غذاهای ک دوست داره درست کن.بخودت برس.خوشبو و خوشپوش باش.یخورده بچتون بزرگتر شد دوباره قدر همو میدونید.

فک‌کردم فقط منو شوهرم مث خواهر برداریم😂

ما بدتر از شماییم حتی دوسال هست رابطه هم نداریم 😔

یه تایمیه چندسال دیگه اوکی میشه همه چی

بااااازم یه خاطرات خوشی از دوستی دارین
من سنتی ازدواج کردم اَه اَه

واااای من و شوهرمم بعد بچه دار شدن همین شدیم انگار غریبه ایم دخترمم میاد وسطمون میخوابه حتی بعلشم نمیتونم بخوابم من این چیزارو به زبون نمیارم ولی تا از سرکار میاد خونه فقط غر میزنم عصبی میشم 😭😭😭

مام دقیقا تو این وضعیت هسیم چند روز پیش به همسرم میگفتم کاش همون دوست میموندیم از این بهتر بود از وقتی دخترمم به دنیا اومده دیگه اصلا حوصله و اعصاب نداریم مدام بحث میکنیم 🤦

دقیقا بعد بچه رابطه یا بهتر میشه یا بدتر که برای ما بدتر شد همه مسئولیتا رو دوش منه پریودم از درد می میرم ولی باید مواظب بچه باشم چیزیم بشه آقا میگه مادر شدی برای چی

من همش میگم کاش یه گوشه از رفتار الانتو تو دوستی داشتی....

وای منم برا شوهرم سروش ریختم چتای دوران دوستیمون اومد بالا. انقدددددد با الان فرق کردیمااااا اصلا انگار چتای ما نبود

دقیقا حمایت خانواده ها خیلی مهمه
من و شوهرمم داریم له میشیم دوتامون شاغلیم ی چن تا شیفت پرستار میاد ولی بعضی شیفتا پیش شوهرم میمونن انقد که هردوتامون خسته ی کار و بچه ایم اعصابمون نمیکشه حتی با بچه ها درست رفتار کنیم
ولی همکارامو میبینم خانوادشون پشتشونه و کمکشون میکنه تو نگه داشتن بچه ها و هم از لحاظ مالی

میگذره عزیزم انشالله ک یه روز همچی درست شه
راستی خیلی خوشگلی 😍😍😍

چقد بیبی فیسی ماشالا

منم دقیقا از روزی که بچم به دنیا اومده همش با شوهرم بحثم میشه حتی امشب که رفته بودیم پارک سر دخترم یه برخوردی باهام کرد وسط پارک ولشون کردم رفتم یه صندلی پیدا کردم واسه خودم تنها نشستم یه لحظه به سرم اومد به شوهرم بگم میخوام ازت طلاق بگیرم باز بیخیال شدم

من شوهرم همخونه شدیم😁🖐️وهیچ حسی نسبت بهش ندارم.

خیلی غم انگیزه ک با کلی عشق ازدواج کنی و بعد چند وقت ببینی هیچی ازش نمونده فقد بخاطر بچه😔

عکس از الانت بده ببینم زیر فشار زندگی تغییری داشتی یانع 😁

سوال های مرتبط

مامان آنیتا مامان آنیتا ۲ سالگی
هنوز نخابیدم و بیدارم،چقدر خودمو سر زنش کنم از این زندگی خسته کننده چرا واقعا ،دیگه کم آوردم از دست مرد لجن،خدایا نمی‌دونم چه کاری کردم که این مرد رو قسمت با من کردی،از زندگیم خسته شدم واقعا خیلی دردا تو دلم هست خیلی خیلی 🥺🥺شدم از سنگ شدم آهن تو این زندگی چرا همون دو سال نیم پیش طلاق نگرفتم منکه همه کارام کرده بودم چرا برگشتم مجدد که بچه بی گناه طفل معصوم بیاد تو این زندگی به خاطر بچم کوتاه بیام و چیزی نگم بشم دیوونه روانی عقدهای که از طرف شوهرم تو دلم هست بخام سر این طفل خالی کنم،خداااااااااااااااااااایااااااااااااااااا بفهم کم آوردم،عصبی شدم تو این زندگی چند سال همش سر این بچه خالی میکنم درسته کنترل میکنم ولی مجدد نمیتونم.شبی بچم آورد بالا آب پرید گلوش بعد استفراغ کرد من عصبی شدم لحظه که آورد بالا بهش گفتم آنی به خاطر همین کارات هست عصبی میشم جیغ میکشم بعد چند ثانیه تموم شد چهرم خب عصبی بود متوجه شده بود، دراز کشید بعد چند دقیقه صدایی شنیدم از زیر پتو نصف صورتش زیر پتو بود،بعد یه ۲۰دقیقه پتو رو کشیدم کنار از صورتش گفتم خفه نشه دیدم خدایا استفراغ کرده بوده چیزی نگفته بود تو همون استفراغ خوابیده😔😔😔وای که زدم زیر گریه تا همین الان خوابم نمیبره چقدر لعنت کردم خودمو،و به شوهرم گفتم ببین اشغال اینا اثرات تو هست رو مغز من تاثیر گذاشته که من رو بچه خالی کنم و حالا اینجوری بشه باید دندون درد رو بکشی بنداری،پوز خنده زد و خوابید،حالم از خودم بهم میخوره چقدر مادر بدی هستم و احمقی😔😔😔😔،تاریخ۱۴۰۴/۰۴/۰۴تلخ ترین خاطره