وای من خیییییلی خستم
خستم از بچه داری پسرم نزدیک 4 سالشه دخترم 8 ماه
هر روز مثل خر دارم کار خونه میکنم تمیز میکنم جارو میکشم دستمال میکشم مرتب میکنم
پسرم به شدت ریخت و پاش میکنه دخترم مدام غر میزنه یکله نق نق میکنه
غذا باید درست کنم
از خودم راضی نیستم چاق شدم مثل خیک شدم
دلم میخواد مش کنم بوتاکس کنم لاغر بشم لباس بخرم
تفریح ندارم دوستای صمیمیم همه مهاجرت کردن تک و تنها موندم بدون هم صحبت بدون همدل
همش حمالی بچه داری عیییین این زنایی شدم که همیشه میترسیدم بشم زشت و چاق و خرحمال
چون دیگه کار بیرون نمیکنم نمیخوام به شوهرم فشار مالی بیارم که اینو میخوام اونو میخوام
دلم میخواد یه جا برم هیچکس نباشه نه بچه هام نه شوهرم خودم باشم و خودم

بچه های منم تو همین حدودان پسر بزرگم ۳ سال و ۷ ماهشه .پسر کوچیکم ۱۰ ماهشه اما خب خونه رو تند تند مرتب میکنم نمیذارم به هم بریزه چون اگه دوساعت ول کنم دیگه از پس تمیز کاری و جمع و جور کردنش برنمیام با این دوتا پسرم هرچی میاره بازی کنه وقتی بازیش تموم شد میگم خودش بذاره سرجاش گاهی گوش میکنه گاهی نه میره سراغ چیز دیگه من خودم سریع قبلی رو میذارم سر جاش سخته اما خب میگذره ، بعضی روزا خودم با ماشین میبرمشون بیرون یا خونه ی مامانم یا خونه ی خالم اون روزا یه کم خودمم استراحت میکنم از کار خونه

کم کم به پسرت یاد بده ریخت و پاشاش جمع کنه از بچگی باید یاد بدی سبد بزار جمع کنه بریزه تو اون