۱۲ پاسخ

مهد دختر من اول صبح زنگ صبحانه دارن و خود مهد صبحانه میده به بچه ها.ولی هزینه جدا گرفته برای زنگ صبحانه

من شیفت ظهر نوشتم تا ظهرخابه اخه

بچه های منم صبح زود صبحانه نمی خورن میگن صبحانه خودده بیان ولی آخه ۷ صبح کی دهنش باز میشه ما خودمونم میل نداریم چه برسه بچه ها من هم صبحانه هم میان وعدشونو میزارم ببرن با آب میوه یا شیر همون ساعت اول ساعت ۸ یا ۹ بهشون میگن باز کنید بخورید چون اکثرا نمی خورن از اون تایم زووتر پارسال که اینجوری بود امسال رو نمی وونم بچه های من به شوت صبحانه خورن ولی زودتر از ساعت ۹ هم نمی خورن ولی الان دیگه تو مدرسه یاد میگیرن سر تایم مشخص بخورن انشالله امسال پسرت میره می فهمی مدرسه رفتن چقدر بچه هارو با نظم می کنه اشتهاشون باز میشه و خوابشون عالی میشه انرژیشون تخلیه میشه من که از هپه لحاظ راضی بودم امسالم دیگه امیوم له خداس پیش ۱با اینکه خیلی ها قبول ندارن ولی بچه دیگه از همه لحاظ آمادگی پیدا می کنه واسه پیش ۲ الان خیلی از بچه ها یه مدادپ نمی تونند دست بگیرن بعد الان بچه های من رنگ آمیزیشون عالیه

من اینجایی که ثبت نام‌کردم
تا کلاس۳دبستان ظهریه
خیلی خوب
اون موقع هم بزرگ شده راحتر صب ها بیدارمیشه

علیسان هیچی نمیخوره

سلام اول صبح ما خودمون میل نداریم،لقمه های متنوع درست کنید براش بذارید

دختر منم شیفت صبحه از خواب بیدار میشه نمیتونه چیزی بوخوره لقمه میزارم براش ببره ب معلمش گفتم گفت بزار من تایم صبحانه میزارم یه رب هرکی میخواد بوخوره

بهش عادت بده که دو سه تا لقمه بخوره یا حتما شیر بخوره .. دیگه تو ظرف غذاش براش تغذیه بزار ..

دیگه پیش دبستانی برای آمادگی به مدرسه هس ، باید عادت بهشون بدیم ک شبا زود بخوابن صبحا زود بیدار بشن و صبحانه بخورن و برن مدرسه

تو راه بهش بده اگرم هیچی نخور شیر بخورهبا یه دونه خرما یا شکلات تلخ واقعا قند میبره بالا میفهمه درسو

پسرمن امسال شیفت صبح هس، دیگه اگر نخوره براش میزارم ببره تو مدرسه میخوره،

من شیفت صبح ثبت نام کردم پسرم تا ساعت ده میخابه یازده به زورصبحانه میخوره در حد دو لقمه کوچک.....اما مدرسشون گفت ساعت شروع کلاسشون ۸ صبح اولین کار هم خوردن صبحانه بچه ها با هم دیگس.

من صبح ننوشتم دقیقا بخاطر همین موضوع.....چون خوش خوابه بچم،و صبح زود انگاری معده ش قفله،هیچی نمیخوره

سوال های مرتبط

مامان boys مامان boys ۵ سالگی
سلام مامانا بچه من دیروز دوماهه شد شیر خودمو میدم من هیچی نمیخورم از صبح فقط یه کم صبونه یه کم ناهار یه کم شام هرچیزی هم نمیخورم حبوبات و اینا هیچی بینش ۳تا خرما یه چایی، دو سه لقمه ارده شیره و همش عرق نعنا، حالا نمیدونم خدا خواهی یا بخاطر خرما و ارده شیره شیرم خوبه خداروشکر ولی خودم شدم پوست استخون سر اون یکی پسرمم همین بودم صورتم که پیر شده لاغر هر روز بدتر میشم جمعه ها میزم خونه مامانم همه بهم میگن چقدر لاغر شدی مخصوصا صورتم مامانم میگه بابا بخور ما اون موقع خونه مادرشوهر زندکی میکردیم هر غذایی درست میکردن می‌خوردیم مگه سوا چیزی واسه خودمون درست میکردیم بچه هامونم عادت میکردن شیرمونو میخوردن میگه بخور عادت میکنه ولی من وقتایی که بچم بیشتر میپیچه به خودش و همش گریه میکنم خودمو مقصر میدونم میگم یه کوچولو فلان چیزو خوردم اینجوری شد نمیخوام هم خودم هم پدر بچه اون روز در میاد واقعا پسر اولمم همینجور بودم شده بود بعد دو سال عین مرده متحرک و رفتم بعد دوسال و بیست روز تو صورتم ژل زدم ولی الان به شدت پسرم بدغذاست واقعا چی درسته طرز فکر من یا بقیه؟ شماها که شیر خودتون میدید واقعا چیکار میکنید ؟