۱۴ پاسخ

حداقل بگو بریزه تو ظرف بخوره

یه روز دلتنگ این روزا میشی

دختر منم هر چی بدمش اول خالی میکنه رو قالی بعد شروع میکنه خوردن، فکر کنم با بشقاب کاسه مشکل داره

دختر منم کارت ملی منو گم کرده هرچی میگردم نیس
باورکن ۱۵ تا پستونک برا روشا گرفتم باز الان یدونه خم نداره نمیدونم چکارشون میکنه اصلن ی جین باباش آورده سایز ۶ ماه ب بالاست دهنش جا نمیشه پدرم در اومد تا خوابوندم عادت داره با پستونک بخابه

😂😂😂😂😂تنها نیستی دختر منم الان 6ماه کارت ملیم گم کرده😂😂خونه کامل گشتم پیدا نمیشه

بخدا این بچ ها فیلم بازی میکنن برامون😂
پسر منم یه کارایی میکنه میگم خب از کجا یاد گرفته

خاهر داره تلافی خاهر کوچیکشو سرتون در میاره😂😂😂

عزیزم خدا حفظش کنه .دختر من از عمد پستونک می‌برد مینداخت داخل سرویس من هفته ای دوتا پستونک براش میخریدم....دختر منم می‌ریخت زمین بعد میخورد خوراکیارو

🤣🤣🤣🤣🤣

🤣🤣🤣خواهر زاده ی منم کوچیک بود اینجوری همه چیزو قایم میکرد کنترل تلوزیون خونه ی مامانمینا چند ماه گم شد ب زور پیدا کردن 🤣🤣🤣

اینجور بده ک برین جایی بخواد چیزی بخوره خب زشته خونه مردوم کثیف کنه

ای جان 😂😂هوا اونجا سرده الان؟

🤣🤣🤣🤣

😂😂😂😂

سوال های مرتبط

مامان ماهلین و مهوا🩷 مامان ماهلین و مهوا🩷 روزهای ابتدایی تولد
منو شوهرم حالت عادی هیچوقت نه بحث داریم نه دعوا
اما تا دلتون بخواد سر ماهلین بحث و اختلاف نظر داریم
الان بگین حق با منه یا باباش
این خانم داره دندون نیش درمیارع
تو یک هفته جز شیر و تخم مرغ و گاهی سیب زمینی سرخ کرده اونم نصف و نیمه چیزی نخورده
حالا من از دیروز صبح اومدم شیرش رو رقیق درست کردم گرسنه بشه غذا بخوره
دیشب چهار بار بیدار شد منم آب میدادم تو شیشه بهش صبح بیدار شد یه تخم مرغ کامل خورد ساعت ۱۱ دوباره شیر خواست تو ۹۰ سیسی نصف پیمانه ریختم اونم خورد ساعت ۱۲ یه خیار نصفه خورد
الان که ساعت ۲ ظهره اومدم نهار بدم دوتا قاشق بیشتر برنج و خورشت نخورد
الان باباش میگه دیدی پس با شیر رو کم کردن غذا هم نمیخوره
یه کاری می‌کنی از شیر هم زده بشه دیگ هیچی نخوره دیدم برداشته ۱۲۰ تا شیر درست کرده داد بهش
نمیدونم دیک چیکار کنم
از طرفی میگم مصمم هم باشم بیست روز دیگ زایمانه
اینا میرن زیاد خونه مادر شوهرم اونجا هی بهش شیر میدن باز زحماتم هدر می‌ره
۲۲ ماهشه وزنش ۱۱ و نیمه
میبرش بیرون میگم چیزی نده بهش میاد میگه هیچی ندادم
اما یقه لباسش خامه اییه میگم مگ نگفتم چیزی نده بیاد شام بخوره میگه از کنارش رد شدیم گریه کرد دلش خواست
تو جیبش همیشه آبنبات می‌زاره میده
اصلا کلافه شدم
نمیدونم ولش کنم هرچی دلش خواست بخوره یا سخت بگیرم
بابام میاد یه نایلون خوراکی میاره من سریع قایم میکنم خودم میخورم
میگم بابا میای یه بربری بگیر بدم دستش بخوره باز خوشش میاد
دفعه دیگ یه نایلون خوراکی با یه بربری میاره
تنها کسی که بهش فقط میوه و غذا میده مادرشوهرمه
که اونروز گفتم محمدجواد ماهلین رو می‌بره بیرون بهش پفک میده اونم یه عالمه دعواش کرد دیک از اون روز پفک نداده بهش