۷ پاسخ

دو سال و دوماهش بود که گرفتم. به شدت وابسته بود و حدوداً یک ماه و نیم طول کشید تا یادش رفت. روز اول که از خواب بیدار شد گفتم گم شده بیا با هم بگردیم پیداش کنیم بعد شب اول بهش دادم ولی دیگه شب دوم به بعد ندادم چون احساس کردم زجر کش میشه. با همین روند گم شده بیا پیداش کنیم طی کردیم ولی من دهنم سرویس شد تا یادش بره

یک سال و نیمش بود گرفتم،به مرور کم کردم بعد قطعش کردم

وای من ایقد دوس داشتم بچم پستونکی بشه لامصب تا ۳ماه بیشتر نگرف بعدش عوق میزد نسب بهش 😐

تجربه مو نوشتم من
راحت بود
ی سالو ۹ یا ۱۰ ماهش بود فک کنم کلا دیگ ندادم

من نزدیکای دوسال بود ی شب رفتیم خونه خالم همه گفتن بزرگ شده دیگه نده همونجا پستونکشو انداختم سطل زباله دیگم خداروشکر نه بهانشو گرفت ن اذیتم کرد همون بود دیگه تمام شد

پسر من وحشتناک بهش وابسته بود. دوسالگی گرفتمش تا دوسه شب سخت بود. تو خواب بیدار میشد بهونشو میگرفت میگفتم گم شده نا بگردیم پیداش کنیم. بعد دیگه یادش رفت کلا

من ۱۵ماهگی گرفتم

سوال های مرتبط

مامان گیسو🌿🌸 مامان گیسو🌿🌸 ۲ سالگی
و بالاخره میتونم بگم پایان پستونک خوردن گیسو 😍😍 بالاخره تونستیم از پسش بر بیایم ،گیسو خیلی عاقلانه باهاش برخورد کرد و تونست بدون پیتوتی(پستونک) بخوابه
بیشترین سختیش برای من خواب شبش بود چون وقتی نیمه شب بیدار میشد و میدید پستونک تو دهنش نیست چنان پا میکوبید و لجبازی میکرد که برای هیچکس نمیخوام همچین صحنه ای رو
شب اول هم همینطور بود ،گریه میکرد پا میکوبید ،ولی میذاشتمش رو پام و باهاش صحبت میکردم بعدم پتوشو که اندازه پستونکش دوسش داره رو میدادم بهش تا آروم بشه ،امشب سومین شبیه که بدون پستونک میخوابه ،امشب باهاش صحبت کردم گفتم گیسو منم شبا خوابم میاد دقتی بیدار میشی و میبینی پستونک نیست قرار نیست هربار من بذارمت رو پاهام چون منم اون زمان خیلی خوابم میاد(نمیخواستم به پا عادت کنه )سعی کن پتوتو بغل کنی و مثل شبای قبل راحت بخوابی ،گفت باشه😄🥺 بچه م خیلی فهمیده و با درکه🥹 الان دوبار از خواب بیدار شده و خودش خودشو خوابونده بدون درخواست کردن پستونک 🦭 خوشحال ترینم ،خدایا شکرت 💫