وضعیت دختررمن درروز عروسی 😔اصلا نذاشت خوش بگذره 🥲

یادش بخیر ابجی یادته ت بارداری هردومون ابله مرغون گرفته بودیم؟😅

معلومه ک بچه‌ی انقدی نمیذاره خوش بگذره
من ک فراری‌ام از اینجور جاها چون میدونم خستگی و زجری ک با پسرم برام میمونه نمی‌ارزه ب خوشیش

عزیززززم😂
باید هواسمون باشه بعداین۲دست لباس ببریم براشون

براش پیشبند سیلیکونی ببر استینم داره کل هیکلشو میپوشونه
من همه‌ی مهمونیا با خودم میبرم چاره ایی نیس دیگه 🥲

اشکال نداره عزیزم درسته خیلی آدم عصبی میشه ولی همیشه لباس اضافه بردار ک کثیف هم کرد عوض کنی، تا این بچه ها بزرگ بشن ما پیر میشیم

عزیزم کالسکه میبردی
من عروسی و اینجور جاها کلا میزارمش تو کالسکه بمونه نتونه دست به چیزی بزنه
اگرم خواست خسته بشه غر بزنه سریع یکیمون بلند میشه راش میبره
خوابشم بیاد همونجا میخوابه

باید دودست لباس میبردی
موقع ناهار عوض میکردی لباسشو
بچن دیگه

خداحفظشون کنه ادم جایی میره کوفتش میشه ایقد اذیت میکنن من‌جدیدا دخترم جیغ هم میزنه

وااای فکرشم ترسناکه🥲

البته بچه آرومم داریم دختر من به شدت اذیت میکنه

اصلا خوش نمی‌گذره با بچه یک تولد ساده چ برسه عروسی

گذاشتی لباسشم کثیف شه
حدااقل میگرفتیش بغل
منم عروسی نزدیک بودم ولی نزاشتم کثیف کنه

وااای