۷ پاسخ

منم امروز با مادرشوهرم بحثم شد البته ایشون هر چی دلش خواست گفت، منم سپردم بخدا

عزیزم مهم فقط کوچولوتونه چیزی ارزششو نداره؛ اما اون از بدنت تغذیه میکنه نگران نباش اما نبایدم گشنگی بکشید اذیت میشی؛ به خودت مسلط باش؛ سعی کن هر چیزی اذیتت میکنه رو کاغذ بیاری و هی مرور نکنی

این گوش می‌شنیدم جوابشون هم میدادم میرفتم

من ایقدر بحث داشتم مشکل داشتم حرفایی که هرکس میشنید دق می‌کرد هیچکس کنارم نبود هیچکس درکم نمی‌کرد می‌نشستم فقط پناه بهخدا می‌بردم خودمو مشغول میکردم یا یه جایی میرفتم اجازه نمی‌دادم بخاد روم اثر کنه یه زن باید شیر زن خودش باشه قوی باشه

هیچ ارزشی نداره که خودتو بچتو عذاب بدی اون همچیز رو میفهمه درک میکنه فقط خودت آسیب میبینی هیچکس براش مهم نیس اسیبش رو خودتو بچت میبینی نزار موفق بشن

حتما حتما‌یه‌چیز مقوی بخور چون واسه اون‌طفل معصوم‌خوب نیست ایشالا مشکلت حل میشه ولی این‌لحظه رو فراموش نمیکنی گناه داره یچی بخور

چیشده عزیزم اروم باش بچه نیاز به تو داره یادت باشه در برابرش مسئولی مراقبش باش چیزی بخور خوب نیس حتی یه کوچولو بسکوییت یا نون سوخاری بخور

سوال های مرتبط