من بعداز ۶ماه سه روز رفتم خونه ی زن بابام دیگه روز آخر زن بابام اینقدر کفری شده بود از دست مهرسام میخاست بیرونمون کنه.خونه ی مادرشوهرم هم نمیرم .علنا جایی رو ندارم دیگه برم.خونه ی مادرمم مشهده.مام همش خونه ایم مگر اینکه شاید هفته ای یکبار شوهرم با ماشین ببره بیرون دور بزنیم اونم مهرسام اینقدر از سرو کولم میره بالا و خودشو سر میده و به همه چی دست میزنه بیشتر خسته میشم ب شوهرم میگم برگرد خونه 😃چه میشه کرد باید ساخت .پارک نداره اونجا بچه رو ببری ؟؟
کافر همه بچه ها اینجورین ما هم نمیریم جایی بخاطر بچه کوچیک و مشکلات اقتصادی و این جور چیزا
یه دونه داری؟بچه اولته؟
عزیزم منم همینجورم هیچکسم ندارم حداقل ی ساعت برم پیشش
درکت میکنم منم امروز ب اون حدی رسیدم ک فک میکردم دیگ بچمو دوس ندارم
درکت میکنم عزیزم پسر منم ب شدت شلوغه هروز گریه میکنم از دستش
میفهممت 💔
یک هفته مهمان داشتم
رفتن
مریض شدیم
سرما خوردیم بی حالم
رایان علاوه بر این یبوست گرفته
خیلی خسته م 💔
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.