۵ پاسخ

عزیز نباید میگفتی بخاطر داداشی باهات بازی نمیکنم
منم پسرم همین سناست
حالم بد میشه بالامیارم سرم میزنم بغلش نمیتونم بکنم اصلا نمیگم بخاطر نینیه فقط میگم من مریض شدم یه مدت باید دارو بخورم تا خوب شم همین
اصلا نگفتم بخاطر داداشش اینجوری میشم ک ناخودآگاه حس بدی ب داداشش پیدا کنه
دیگ‌جلوش نگو بخاطر داداشش اینکارارو نمیکنی
بگو کمرت درد میکنه مریض شدی باید ی مدت استراحت کنی تا خوب شی
اینجوری حسادتشم کمتر میشه بعد دمیا اومدن

اصلا اسمی از داداشش نیارین بگین نمیتونم بازی کنم چون خودم اذیتم ، بچه ها اینطوری بیشتر درک میکنن وقتی متوجه میشن خود پدر و مادر براشون سخته کوتاه میان
بخصوص الان که دختر شما به بچه جدید حساس شده سعی کنید یه مدت جلوش در رابطه با بچه صحبت نکنید چون فکر میکنه اون برادرش که اجازه نمیده مادرش با اون بازی کنه
مثلا بگید مامان تپل شده اگه بیافته مثلا دردش میگیره

منم مثل شمام پسرمنم میخوادباهاش بازی کنم بسپارین به پدرش تابیشتربااون بازی کنه .یامهدکودک بزارین تاانرژیش تخلیه شه یاخانه بازی..

ولی کلا طبیعیه، منم با خواهر کوچکترم پنج سال اختلاف دارم، و قشنگ یادمه سر بارداری مادرم منم همینقدر ناراحت بودم، تازه اون موقع خیلی خانواده ها به احساسات ما اهمیت نمیدادن😂😂😂😂😂 هر چند وقت یکبار یه کادوی کوچیک زیر بالش تختش بگذارین، صبح که بیدار شد و پیداش کرد بگین از طرف داداش هست چون خیلی هوای مامان و داداش رو داری، و داداش خواسته ازت تشکر کنه که الان داری تحمل می‌کنی تا من بیام، انشالله نینی به دنیا اومد هم کادوی خفن براش بگیرین بگین از طرف داداش

اینجوری بهش بگین که قراره یک همبازی بهتون اضافه بشه، مثلا بگین من الان بیشتر مراقب داداشم که داداش خوب رشد کنه و بیاد سه تایی با هم بازی کنیم، یسری بازی سه نفره بهش معرفی کنید بعد خودتون بهش القا کنید که کاش داداش زودتر بیاد بتونیم با هم بازی‌کنیم،

سوال های مرتبط