اما همیشه میدونه ک شما مادرش هستی
الان پسر من آنقدر وابسته ک هیچ کاری نمیتونم انجام بدم من از خدامه ک بره پیششون باهم ی کوچه فاصله داریم
ن اونجا میمونه ن پیش خاله ها ن مادر خودم فقط خودم باید باشم و این حد وابستگی ب نظرم اصلا خوب نیس بچه خودش آرامش نداره دوستدارم حداقل پیش خانواده بمونه تا ی زره هم بخابم تم بگردم الان کسی گردنش نمیگیره چون وقتی بفهمه نیستم گریه میکنه بیا و ببین
دیروز ی استخر رفتم پشیمونم کرد اتفاقا عمش هم دوستداره و من از این بابت ناراحت نمیشم
اونا جزوی از خانوادشن ک دوستدارم بره پیششون ومحبتشونو بگیره مخصوصا پدشوهرم ک عاشقشه
خیلی هم خوب اینجوری میتونی ب خودت برسی وابستگی اصن خوب نیست
عالیه
چه مشکلی داره
خدا به مادرشوهرت هم سلامتی بده که اینقدر لطف کرد
میدونی ماهایی که کمکی نداریم چقدر خسته و داغونیم
یادمه ماه های اول داشتم میمردم به اندازه یه سرم زدن پسرم جایی نموند وسط سرم پاشدم سرم رو قطع کردم اومدم خونه .
آخ خداروشکر تموم شد اون روزا
متاسفانه مادرشوهرم منم همینه یکسره پاییینه
بچم پیشش ارومه البته پیش مامانمم اینام ارومه بچم ولی خب بااونم خیلی ار ماچون یکسره اینجاس اعصابم بهم میریزه نمیدونم چکاکنم
دختر منم با مامانم همینجوریه خوبه که آدم استراحت میکنه یه ذره😄
خوش به حالت 😂😂😂
بزارش پیشش کاراتو کن
مامان و خواهر من همینجان همه... ولی من بچم بدنیا اومده بود مامانم پادرد و کمردرد داره نمیتونست از من و بچه خوب مراقبت کنه،برای همون مادرشوهرم گفته بود بیا خونه ما ازت مراقبت میکنم برخلاف میل باطنی که دوست نداشتم برم ولی مجبور بودم چون توان نداشتم از پس کارا بربیام ... حالا پسر من برعکس با عَمَش جوره، اینقد اون ۲ هفته ای که اونجا بودم اینو بغل میکرد،یا رو پاش میزاشت میخوابوند، یا یه موقع بود من خسته بودم خواب بودم،عَمَش بچه رو میبرد اتاقش رو تختش کنار خودش میخوابوند، منم از همه جا بیخبر که نباید میزاشتم راستین و از من دور کنه،بهش شیر میدادم کنارم میخوابوندم بعد این فوضول میومد میگفت آخی بِدش به من تو بخواب ( مثلا میخواست خوبی کنه ) منم خب تو حال و هوای زایمان،اصلا تو حال خودم نبودم،بهش میدادم راستین رو ...
الان هروقت میریم خونه مادرشوهرم نسبت به همه گریه میکنه از بغل من به بغل هیچکس نمیره، ولی تا این میگه بیا بغلم میره😑😑
من و خیلی حرص میگیره، البته بگم از بغل اون بهش میگم بیا بغل مامان میاد ولی کلا خوشم نمیاد جور شده باهاش😒😒😒
چقد حرف زدم😂😂
بهتر.بعدا واسه مدرسه اش راحتی
اشتباه کردی دیگه گلم... منم شهر غریبم حتی وقتی میرفتم اگر خستگی داشت جونم درمیومد یا هزارتا کار داشتم نمیذاشتم بچه رو نگهدارندن اصلا حتی مادر خودمم. الان بچه م بجز شوهرم پیش هیچکس نمیمونه.
دختر منم خیلی ب عمش وابسته اس عاشقشه
گاهی زورممیبره ک انقد پیشش آرومه پیشش
بزار بیشتر پیش خودت باشه تا عادت کنه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.